وبسایت دانشجویی مهندسی شیمی

سلام.... امیدواریم بهترین سایت دنیا رو بنویسیم www.iaushirazche.ir

وبسایت دانشجویی مهندسی شیمی

سلام.... امیدواریم بهترین سایت دنیا رو بنویسیم www.iaushirazche.ir

عید نوروز چگونه شکل گرفت؟؟؟

انسان‏، از نخستین ادوار زندگی اجتماعی، متوجه بازگشت و تکرار برخی از رویدادهای طبیعی، یعنی تکرار فصول شد. نیاز به محاسبه در دوران کشاورزی ، یعنی نیاز به دانستن زمان کاشت و برداشت، فصل بندی ها و تقویم دهقانی و زراعی را به وجود آورد. نخستین محاسبه فصل ها، بی گمان در همه جوامع با گردش ماه که تغییر آن آسانتر دیده می شد صورت گرفت. و بالاخره در نتیجه نارسایی ها و ناهماهنگی هایی که تقویم قمری، با تقویم دهقانی داشت، محاسبه و تنظیم تقویم بر اساس گردش خورشید صورت پذیرفت. سال در نزد ایرانیان از زمانی نسبتا کهن به چهار فصل سه ماهه تقسیم شده و همان طور که ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه آورده است آغاز سال ایرانی از زمان خلقت انسان ( یعنی ابتدای هزاره هفتم از تاریخ عالم) روز هرمز از ماه فروردین بود، وقتی که آفتاب در نصف النهار ، در نقطه اعتدال ربیعی ، و طالع سرطان بود. 

 

منبع : مجله موفقیت

ادامه مطلب ...

عشقی که هیچ گاه به وصال نمیرسد

داستان عمو نوروز داستانی عاشقانه است.

عشقی که هیچ گاه به وصال نمیرسد.

عمو نوروز که عاشق است و در سفر...12 ماه...شب و روز...در سختی و عذابی که رنگ صورتش را سیاه میکند و آنقدر سفر میکند که به عشقش برسد ولی.....

عشقش ((در بعضی جاها  ننه سرما اسم برده شده)) تمام سال را منتظر او بوده و در ماه آخر لباسهای تازه برای او میبافد و خود را آماده ی دیدار میکند.

روز آخر، ننه سرما که احساس نزدیکی عاشقش را هم میکند ، از صبح شروع میکند به گردگیری کردن و جارو کردن و تمیز کردن خانه و سفره ای را به عشق او میچیند(هفت سین) ، اما از شوق وصال عشق انقدر کار میکند که از فرط خستگی خوابش میگیرد و عمونوروز هم که می آید و از دروازه میگذرد و جارچیان هم خبرش رابه همه اهالی میرسانند،اما حیف که خانوم سرما خوابست و عاشق و معشوق بی خبر از اینکه فاصله زیادی با هم ندارند و این دوباره عاشق است که مجبور است به ادامه ی سفر و معشوق است که محکوم به انتظار و شاید یکسال دیگر انتظار و سفر آنها را به هم رساند........

اما وقتی که همه شهر خوشحالند،ننه سرما غمگین و خسته از انتظار و شاید گوشه ای میگرید.



مرادی در جمع ناظران نخبه داوری سال 2011 قرار گرفت

 

 

کنفدراسیون فوتبال آسیا با ارسال نامه‌ای به دبیر کل فدراسیون فوتبال، از پیوستن مرادی به گروه نخبه‌های ناظرین داوری 2011 آسیا خبر داد.در این نامه آمده است بر اساس ارزیابی سطح شایستگی و عملکرد فنی مسعود مرادی در طول سمینار آموزشی مدرسین و ناظرین نخبه داوری کنفدراسیون فوتبال آسیا ، این انتخاب صورت گرفت.این دوره آموزشی از 25 تا 30 بهمن در کوالالامپور برگزار شده بود. فدراسیون فوتبال این انتخاب شایسته را به وی تبریک گفت و برای مسعود مرادی آرزوی موفقیت کرد.

دلم تنگ است.....

من اینجا بس دلم تنگ است
و هر سازی که می بینم بد آهنگ است
بیا ره توشه برداریم
قدم در راه بی برگشت بگذاریم
ببینیم آسمانِ هر کجا آیا همین رنگ است ؟ (م.امید//مهدی اخوان ثالث)


مربی جدید تیم فوتبال امید ایران

خواسته‌های جلالی برای پذیرفتن سرمربیگری تیم امید اعلام شد

ادامه مطلب ...

چهارشنبه سوری

چهارشنبه سوری نام جشنی است که تغییر یافته مراسم باستانی پنج روز آخر سال به نام پنجه دزدیده یا اندرگاه است. این جشن برگرفته از آیین زرتشتی است که ایرانیان از ۱۷۰۰ سال پیش از میلاد تاکنون در پنج روز آخر هر سال، آن را با برافروختن آتش و جشن و شادی در کنار آن برگزار می‌کنند.

واژه «چهارشنبه‌سوری» از دو واژه چهارشنبه که نام یکی از روزهای هفته‌است و سوری که به معنی سرخ است ساخته شده‌است.

در گاه شماری زرتشتی یک سال شامل ۳۶۵ روز یا ۱۲ ماه است که هر کدام دقیقاً ۳۰ روز بوده و ۵ روز انتهایی سال جدا از ماه‌ها به‌حساب می‌آمده و «پنجه» نامیده‌می‌شود که البته در هر ۴ سال یک بار ۶ روز می‌شود. در این گاه‌شمار روزی به عنوان چهارشنبه و به طورکلی ۷ روز هفته وجود ندارد بلکه ۳۰ روز ماه و ۵ روز انتهای سال هرکدام با نام خاصی نام‌گذاری می‌شود. ایرانیان قبل حمله تازیان این ۵ روز آخر سال را با روشن کردن آتش جشن می‌گرفتند و بر این اعتقاد بودند که در این ۵ روز ارواح درگذشتگان به زمین سفر می‌کنند و با همراه خانواده‌هایشان و برای آنها برکت، دوستی و پاکی در سال آینده طلب خواهندکرد ولی بعد از حمله تازیان به دلیل مخالفت‌های آن روزگار در برپایی این مراسم ایرانیان روز چهارشنبه را که نزد اعراب نحس بوده را انتخاب کردند و آتش افروزی در این روز را با نحسی آن روز توجیه کردند.

برخی آیین‌های سوری


سال نو - کوزه نو

ایرانیان در شب چهارشنبه سوری کوزه‌های سفالی کهنه را بالای بام خانه برده، به‌زیر افکنده و آن‌ها را می‌شکستند و کوزهٔ نویی را جایگزین می‌ساختند. که این رسم اکنون نیز در برخی از مناطق ایران معمول است و بر این باورند که در طول سال بلاها و قضاهای بد در کوزه متراکم می‌گردد که با شکستن کوزه، آن بلاها دور خواهد شد.

آجیل مشگل‌گشای، چهارشنبه سوری

در گذشته پس ار پایان آتش‌افروزی، اهل خانه و خویشاوندان گرد هم می‌آمدند و آخرین دانه‌های نباتی مانند: تخم هندوانه، تخم کدو، پسته، فندق، بادام، نخود، تخم خربزه، گندم و شاهدانه را که از ذخیره زمستان باقی مانده بود، روی آتش مقدس بو داده و با نمک تبرک می‌کردند و می‌خوردند. آنان بر این باور بودند که هر کس از این معجون بخورد، نسبت به افراد دیگر مهربان‌تر می‌گردد و کینه و رشک از وی دور می‌گردد. امروزه اصطلاح نمک‌گیرشدن و نان و نمک کسی را خوردن و در حق وی خیانت نورزیدن، از همین باور سرچشمه گرفته‌است.

پختن حلوا

فال‌گوشی و گره‌گشایی

یکی از رسم‌های چهارشنبه‌سوری است که در آن دختران جوان نیت می‌کنند، پشت دیواری می‌ایستند و به سخن رهگذران گوش فرامی‌دهند و سپس با تفسیر این سخنان پاسخ نیت خود را می‌گیرند.

قاشق زنی

در این رسم دختران و پسران جوان، چادری بر سر و روی خود می‌کشند تا شناخته نشوند و به در خانهٔ دوستان و همسایگان خود می‌روند. صاحبخانه از صدای قاشق‌هایی که به کاسه‌ها می‌خورد به در خانه آمده و به کاسه‌های آنان آجیل چهارشنبه‌سوری، شیرینی، شکلات، نقل و پول می‌ریزد. دختران نیز امیدوارند زودتر به خانه بخت بروند.

شال انداختن

شال‌اندازی از دیگر مراسم شب سوری است که تاکنون اعتبار خود را در شهرها و روستاهای همدان و زنجان حفظ کرده‌است. پس از خاموشی آتش و کوزه‌شکستن و فالگوشی و گره‌گشایی و قاشق‌زنی جوانان نوبت به شال‌اندازی می‌رسد. جوانان چندین دستمال حریر و ابریشمی را به یکدیگر گره زده، از آن طنابی رنگین به بلندی سه متر می‌ساختند. آنگاه از راه پلکان خانه‌ها یا از روی دیوار، آنرا از روزنه دودکش وارد منزل می‌کنند و یک سر آن را خود در بالای بام در دست می‌گرفتند، آنگاه با چند سرفه بلند صاحبخانه را متوجه ورودشان می‌سازند. صاحبخانه که منتظر آویختن چنین شال‌هایی هستند، به محض مشاهده طناب رنگین، آنچه قبلاً آماده کرده، در گوشه شال می‌ریزند و گره‌ای بر آن زده، با یک تکان ملایم، صاحب شال را آگاه می‌سازند که هدیه سوری آماده‌است. آنگاه شال‌انداز شال را بالا می‌کشد. آنچه در شال است هم هدیه چهارشنبه سوری است و هم فال. اگر هدیه نان باشد آن نشانه نعمت است، اگر شیرینی نشانه شیرین کامی و شادمانی، انار نشانه کسرت اولاد در آینده و گردو نشان طول عمر، بادام و فندق نشانه استقامت و بردباری در برابر دشواری‌ها، کشمش نشانه پرآبی و پربارانی سال نو و اگر سکه نقره باشد نشانه سپیدبختی است.


میبینید؟؟؟همش خوبیه و خوشی و لی الان که اینجوری شده(ترقه ها و ....) دیگه صفایی نداره....وقتی ماها کوچیک بودیم هم هنوز این چیزا نبود.یادتوونه؟

نظرتون چیه؟چرا اینجوری شده؟نا آگاهی از خطرات؟یا نبودن تفریحات جمعی مثل چهارشنبه سوری و البته بی خطر؟

شیرین . فرهاد در چت

دوباره شب شد و من بیقرارم / Connect کن، زود بیا، در انتظارم 

بیا، من آمدم پای Messenger / شدم مسحور آوای Messenger 

بیا Hard دلت را ما ببینیم / گلی از گنج Home Pageت بچینیم 

بیا Icon نمای بی‌نشانم / که من جز آدرس Mailت ندانم 

بیا امشب کمی Online باشیم / و یا تا صبح تا Sun Shine باشیم 

بیا «انگوری» بی تو غش کرد / و حتی Hard Diskش هم Crash کرد 

بیا ای عشق Dot Com عزیزم / به پای تو Wها بریزم 

مرا در انتظار خویش مگذار / و پا ز اندازه آن بیش مگذار 

بیا ای حاصل Search جهانی / بیا اجرا کن آن File نهانی 

بیا در دل تو را کم دارم امشب / حدودا 100 مگی غم دارم امشب 

اگر آیی دعایت مینمایم / دعا تا بینهایت مینمایم 

اگر آیی دعای من همین است / و یا نقل بمضمونش چنین است: 

مبادا لحظه‌ای DC شوی یار ‌/ جدا از پای آن PC شوی یار 

مبادا نام ما را پاک سازی / و کاخ آرزو را خاک سازی 

بمان تا جاودان اندر دل من / بمان تا حل شود هر مشکل من


عشق همیشه در مراجعه است (آفت)

این شعر از محسن نامجوست و به نظر من بهترین شعر در آلبوم بوسه های بیهوده هست.



....

بعد صد ها هزار سال از خاک
چه مهم است پاک یا ناپاک
چه مهم است سبک اسپیس راک
چه مهم است پول یا بی پول
چه مهم است ماله یا شاغول


....


عشق اول فقط یه خاطره است
عشق بعدی هماره فاجعه است
عشق همیشه در مراجعه است
عشق همیشه در مراجعه است


....



ادامه مطلب ...

لیلی مجنون ۲۰۱۱

 

 نسخه جدید لیلی و مجنون نظامی

ادامه مطلب ...

گزارش های تصویری از تسو نامی ژاپن

قبل از اینکه این عکسا رو ببینید در ادامه مطلب .... میتونید به سوال من جواب بدید


عربها به ژاپن چی میگن؟


روزنامه های امروز صبح ژاپن

ادامه مطلب ...

ژاپن لرزید...وقوع سونامی در سواحل اقیانوس آرام

در پی وقوع زمین لرزه 8.8 دهم ریشتری و سونامی 4 متری در سواحل اقیانوس آرام ژاپن، شمار زیادی از مردم جزیره «میاگی» زخمی شدند. 

به گزارش آسوشیتدپرس، زمین‌لرزه‌ای به بزرگی 8.8 دهم درجه در مقیاس ریشتر، جمعه ـامروزـ شرق ژاپن را لرزاند و پس از این زمین‌لرزه، ساکنان شهر توکیو ساختمان‌ها را تخلیه کردند. 

مقامات ژاپنی اعلام کردند که پس‌لرزه شدیدی نیز پس از زمین‌لرزه اول در سواحل شمال شرقی ژاپن روی داده است. 

بنا بر این گزارش، سونامی بزرگی در سواحل اقیانوس آرام روی داده و کشتی‌ها و خودروها بر اثر سونامی در آب شناور شدند. گزارش‌ها حاکی است ده‌ها دستگاه خودرو پس از زلزله و سونامی هم اکنون در آب‌های اسکله جزیره «ایواته» در میان آب شناور شده‌اند. 

سازمان زمین‌شناسی آمریکا در برآوردهای اولیه خود، محل دقیق وقوع این زلزله را عمق ۱۰ کیلومتری سواحل شرقی ژاپن در نزدیکی منطقه‌ای به نام «هونشو» در ۱۵۰ کیلومتری توکیو اعلام کرده است.

همچنین در پی این زمین لرزه، در کشورهای روسیه، فیلیپیین و جزایر ماریان هشدار وقوع سونامی داده شد.
سازمان زمین‌شناسی آمریکا دربرآوردهای اولیه خود، محل دقیق وقوع این زلزله را عمق ۱۰ کیلومتری سواحل شرقی ژاپن در نزدیکی منطقه‌ای به نام «هونشو» در ۱۵۰ کیلومتری توکیو اعلام کرده است.
هنوز گزارشی از میزان خسارت‌های احتمالی این زلزله منتشر نشده است.
براساس تصاویری که تلویزیون دولتی ژاپن از توکیو نشان می‌دهد، آثاری از بروز آتش‌سوزی و دود ناشی از آن مشاهده می‌شود.
زمان اندکی پس از وقوع این زلزله، ارزش ین ژاپن در بازارهای بین‌‌المللی کاهش یافت.
روز گذشته نیز زلزله‌ای به بزرگی 7.2دهم ریشتر منطقه دیگری از ژاپن را لرزانده بود.

آیا میدانید (علمی)

آیا میدانید؟

آیا میدانید؟

ادامه مطلب ...

شاخ های عجیب بز آفریقایی

عکاسی آماتور در حال گشت‌وگذار در منطقه محافظت شده بیابانی انگاوا در نامبیای آفریقا توانست تصویر نوعی بز کوهی بیابانی از گونه Waterbuck را با شاخ‌هایی کاملا منحصر به فرد شکار کند!

کل کل شاعر زن با مرد(طنز)

شاعر زن: 

به نام خدایی که زن آفرید / حکیمانه امثال ِ من آفرید

خدایی که اول تو را از لجن / و بعداً مرا از لجن آفرید !

برای من انواع گیسو و موی / برای تو قدری چمن آفرید !

مرا شکل طاووس کرد و تورا / شبیه بز و کرگدن آفرید !

به نام خدایی که اعجاز کرد / مرا مثل آهو ختن آفرید

تورا روز اول به همراه من / رها در بهشت عدن آفرید

ولی بعداً آمد و از روی لطف / مرا بی کس و بی وطن آفرید

خدایی که زیر سبیل شما / بلندگو به جای دهن آفرید !

وزیر و وکیل و رئیس ات نمود / مرا خانه داری خفن آفرید

برای تو یک عالمه کِیْسِ خوب / شراره ، پری ، نسترن آفرید

برای من اما فقط یک نفر / براد پیت من را حَسَنْ آفرید !

برایم لباس عروسی کشید / و عمری مرا در کفن آفرید 

شاعر مرد در جواب میگوید: 

 

به ‌نام خداوند مردآفرین / که بر حسن صنعش هزار آفرین

خدایی که از گِل مرا خلق کرد / چنین عاقل و بالغ و نازنین

خدایی که مردی چو من آفرید / و شد نام وی احسن‌الخالقین

پس از آفرینش به من هدیه داد / مکانی درون بهشت برین

خدایی که از بس مرا خوب ساخت / ندارم نیازی به لاک، همچنین

رژ و ریمل و خط چشم و کرم / تو زیبایی‌ام را طبیعی ببین

دماغ و فک و گونه‌ام کار اوست / نه کار پزشک و پروتز، همین !

نداده مرا عشوه و مکر و ناز / نداده دم مشک من اشک و فین!

مرا ساده و بی‌ریا آفرید / جدا از حسادت و بی‌خشم و کین

زنی از همین سادگی سود برد / به من گفت از آن سیب قرمز بچین

من ساده چیدم از آن تک‌ درخت / و دادم به او سیب چون انگبین

چو وارد نبودم به دوز و کلک / من افتادم از آسمان بر زمین

و البته در این مرا پند بود / که ای مرد پاکیزه و مه‌جبین

تو حرف زنان را از آن گوش گیر / و بیرون بده حرفشان را از این

که زن از همان بدو پیدایش‌ات / نشسته مداوم تو را در کمین !