وبسایت دانشجویی مهندسی شیمی

سلام.... امیدواریم بهترین سایت دنیا رو بنویسیم www.iaushirazche.ir

وبسایت دانشجویی مهندسی شیمی

سلام.... امیدواریم بهترین سایت دنیا رو بنویسیم www.iaushirazche.ir

اعتراض به استاد زبل

این خاطره کوتاه رو یکی از دانشجوهای ژنتیک دانشگاه اصفهان(س.ص) تعریف میکنه!

جالب بود...

یه استاد داشتیم هر سری می آمد سر کلاس به دخترا تیکه می انداخت. یه بار دخترا تصمیم می گیرن با اولین تیکه ای که انداخت از کلاس برن بیرون. قضیه به گوش استاد می رسه. جلسه بعد یه کم دیر میاد سر کلاس، می گه از انقلاب داشتم می آمدم دیدم یه صف طولانی از دخترا تشکیل شده رفتم جلو پرسیدم، گفتن با کارت دانشجویی شوهر می دن! دخترا پا می شن برن بیرون، استاده می گه کجا می رید؟ وقتش تموم شد، تا ساعت 10 بود!

نظرات 2 + ارسال نظر
[ بدون نام ] شنبه 25 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 14:19

ای ول به استاده :))) دمش گرم!

بدون شک شما مذکر هستی!!!

زبل یکشنبه 26 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 12:14

آورین آورین از کجو فهمیدی D:

ما اینیم دیگه!!!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد