وبسایت دانشجویی مهندسی شیمی

سلام.... امیدواریم بهترین سایت دنیا رو بنویسیم www.iaushirazche.ir

وبسایت دانشجویی مهندسی شیمی

سلام.... امیدواریم بهترین سایت دنیا رو بنویسیم www.iaushirazche.ir

پنج قانون طلایی مردان

 قانون طلایی اول :

باید زنی داشته باشید که در کارهای خانه کمک کند،خوب آشپزی کند، گردگیری کند...

قانون طلایی دوم:

باید زنی داشته باشید که سرگرمتان کند، شما رابخنداند، باعث فراموشی غصه شود...

قانون طلایی سوم:

باید زنی داشته باشید که بتوانید به او اطمینان کنید و مطمئن باشید هیچوقت به شمادروغ نمیگوید....

قانون طلایی چهارم:

باید زنی داشته باشید که در کنارش به آرامش برسید و از بودن با او لذت ببرید...

قانون طلایی پنجم:

.

.

.

.

.

.

.

خیلی خیلی مهم است که این چهار زن از وجود یکدیگر بی خبر باشند .

گرانقیمت‌‌ترین دفتر کار دنیا که در آن خبری از کاغذ و خودکار نیس

بیل گیتس، بنیانگذار مایکروسافت که در سال‌های 1995 تا 2007 میلادی ثروتمندترین مرد دنیا شناخته می‌شد و پس از آن در سال 2008 نام او در رتبه سوم فهرست رتبه‌بندی ثروتمندترین مردان دنیا قرار گرفت، مالک گرانقیمت‌ترین دفتر کار دنیا است.
به نقل از office.microsoft، بیل گیتس از جمله افرادی است که علاقه زیادی به طبیعت و بخصوص دریا دارد و از این‌رو در قسمتی از محل کارش نیز فضایی را به این علاقه شخصی‌اش اختصاص داده است.
اما یکی از دیگر ویژگی‌هایی که در محل کار بیل گیتس به چشم می‌خورد این است که شما در دفتر کار او نشانی از کاغذ و خودکار نخواهید یافت چرا که او بر این باور است که ما انسان‌ها امروزه در دنیایی زندگی می‌کنیم که مجموعه‌ای از ابزارهای دیجیتالی می‌توانند پاسخگوی نیازهای ما باشند و بنابراین باید با کاغذ و خودکار که نمادی از دوران پیش از آغاز عصر دیجیتال هستند برای همیشه خداحافظی کنیم.
او در محل کار خود برای انجام همه کارهایی که مسوولیت انجام آنها را به عهده دارد تنها از 3 نمایشگر استفاده می‌کند.
شاید برایتان جالب باشد بدانید که در مجموعه مایکروسافت ارسال ایمیل، جایگزین تماس‌های تلفنی یا حتی برگزاری جلسات حضوری شده‌اند. بیل گیتس همه ساله یک هفته در سال را برای بررسی مقالات ارائه شده توسط کارکنان مایکروسافت اختصاص می‌دهد و جالب این که او همه این کارها را نیز بدون استفاده از هیچ‌گونه کاغذ و خودکاری انجام می‌دهد. همه کارمندان مقالات خود را به صورت الکترونیک به دفتر بیل گیتس ارسال می‌کنند.
این مقالات در یک پوشه مخصوص جمع‌آوری می‌شود و در مدت این هفته که او خودش آن را هفته تفکر نامگذاری کرده است همه مقالات ارائه شده را می‌خواند و نظرات خود را درباره این مقالات به صورت الکترونیک ارسال می‌کند و جالب است بدانید که در مقایسه با گذشته این کار با دقت و سرعت بیشتری انجام خواهد شد و اظهارنظر بیل گیتس به صورت الکترونیک و همزمان برای فردی که نویسنده مقاله است ارسال خواهد شد. دنیای دیجیتال حتی روند برگزاری جلسات میان مدیران بخش‌های مختلف مایکروسافت را نیز تحت تاثیر خود قرار داده است به گونه‌ای که در این سازمان ارتباط میان کارمندان و بخش مدیریت از طریق وب‌سایتی انجام می‌شود که حتی امکان بحث و تبادل‌نظر میان افراد را نیز فراهم می‌کند.
بیش از 50 هزار کارمند در شرکت مایکروسافت مشغول به کار هستند و جالب‌تر این که ارتباط بین همه این افراد و همچنین انجام کارهای مختلف که هر یک از کارمندان انجام قسمتی از آنها را برعهده دارند به صورت دیجیتالی و از طریق فناوری‌های نوین ارتباطی انجام خواهد شد.

این دیوانگیست ...

این دیوانگیست ...  

 


که از همه گلهای رُز تنها بخاطر اینکه 


خار یکی از آنها در دستمان فرو رفته است متنفر باشیم...


که همه رویاهای خود را تنها بخاطر اینکه 


یکی از آنها به حقیقت نپیوسته است رها کنیم...
 

 


این دیوانگیست ... 

 

 


که امید خود را به همه چیز از دست بدهیم بخاطر اینکه در زندگی با شکست مواجه شده ایم ...



که از تلاش و کوشش دست بکشیم بخاطر اینکه یکی از کارهایمان بی نتیجه مانده است...
 

 


این دیوانگیست ...  

 

 


که همه دستهایی را که برای دوستی بسوی ما دراز می شوند بخاطر اینکه یکی از  

 

دوستانمان  رابطه مان را زیر پا گذاشته است رد کنیم ...

 


که هیچ عشقی را باور نکنیم بخاطر اینکه 


در یکی از آنها به ما خیانت شده است...
  


این دیوانگیست ...
 

 


که همه شانس ها را لگدمال کنیم بخاطر اینکه

در یکی از تلاشهایمان ناکام مانده ایم...
 

 

 
به امید اینکه در مسیر خود هرگز
دچار این دیوانگی ها نشویم...


و به یاد داشته باشیم که همیشه...
  


شانس های دیگری هم هستند
  


دوستی های دیگری هم هستند


عشق های دیگری هم هستند
 

 
نیروهای دیگری هم هستند

 
تنها باید قوی و پُر استقامت باشی 

 



و همه روزه در انتظار روزی بهتر و شادتر از روزهای پیش باشیم ومثبت تر بیندیشیم.

آموخته ام ؟!


آموخته ام ..... که گاهی تمام چیزهایی که یک نفر می خواهد فقط دستی است برای گرفتن دست او ، وقلبی است برای فهمیدن وی . 


آموخته ام ...... که راه رفتن کنار پدرم در یک شب تابستانی در کودکی ، شگفت انگیز ترین چیز در بزر گسالی است . 


آ‌موخته ام ....... وقتی که عاشقید عشق شما در ظاهر نیز نمایان می شود . 


آموخته ام ..... تنها کسی که مرا در زندگی شاد می کند کسی است که به من می گوید : تومرا شاد کردی  


آموخته ام ..... داشتن کودکی که در آغوش شما به خواب رفته زیباترین حسی است که در دنیا وجود دارد . 


آموخته ام ...... که مهربان بودن بسیار مهم تر از درست بودن است .  


آمو خته ام ...... که هرگز نباید به هدیه ای از طرف کودکی ( نه ) گفت .  


آموخته ام .... که همیشه برای کسی که به هیچ عنوان قادر به کمک کردنش نیستم دعا کنم . 


آموخته ام ..... که مهم نیست که زندگی تا چه حد از شما جدی بودن را انتظار دارد ،‌ همه ما احتیاج به دوستی داریم که لحظه ای با وی به دور از جدی بودن باشیم ....
.
آموخته ام ...... که زندگی مثل یک دستمال لوله ای است هر چه به انتهایش نزدیکتر می شویم سریعتر حرکت می کند . 


آموخته ام ..... که پول شخصیت نمی خرد . 


آموخته ام ...... که تنها اتفاقات کوچک روزانه است که زندگی را تماشایی می کند . 


آموخته ام ..... که خداوند همه چیز را در یک روز نیافرید .پس چه چیز باعث شد که من بیاندیشم می توا نم همه چیز را در یک روز به دست بیا ورم . 


آموخته ام ...... که چشم پوشی از حقایق آنها را تغییر نمی دهد . 


آموخته ام .... که این عشق است که زخمها را شفا می دهد نه زمان . 


آموخته ام ..... که وقتی با کسی روبرو می شویم انتظار لبخندی از سوی ما را دارد .  


آموخته ام ...... که هیچ کس در نظر ما کامل نیست تا زمانی که عاشق بشویم . 


آ موخته ام ..... که زندگی دشوار است اما من از او سخت ترم . 


آموخته ام ....... که فرصتها هیچگاه از بین نمی روند ،‌بلکه شخص دیگری فرصت از دست داده ما را تصاحب خواهد کرد . 


آموخته ام ....... که آرزویم این است قبل از مرگ مادرم یکبار به او بیشتر بگوییم دوستش دارم .  


آمو خته ام ...... که لبخند ارزانترین راهی است که می شود با آن نگاه را وسعت داد . 


آموخته ام ..... که نمی توانم احساسم را انتخاب کنم اما می توانم نحوه بر خورد با آنرا انتخاب کنم . 


آموخته ام ..... که همه می خواهند روی قله کوه زندگی کنند ، اما تمام شادی ها و پیشرفتها وقتی رخ می دهد که در حال بالا رفتن از کوه هستید . 


آموخته ام ..... بهترین موقعیت برای نصیحت در دو زمان است : وقتی که از شما خواسته می شود ،‌ وزمانی که درس زندگی دادن فرا می رسد . 


آموخته ام ..... که کوتاهترین زمانی که من مجبور به کار هستم ، بیشترین کارها و وظایف را باید انجام دهم ....

بزرگترین پرچم ایران

نصب بزرگ‌ترین پرچم ایران در کنار دروازه قرآن - شیراز


دانشگاه های برتر دنیا


در میان 100 دانشگاه برتر آسیا نام 36 دانشگاه ژاپنی چشم نوازی میکند و این در حالی است که همه ما از اینکه نام حتی یک دانشگاه از ایران در این فهرست یافت نمی شود در تاسفیم. لازم به ذکر است که نام 7 دانشگاه از اسرائیل از این لیست یافت می شود که با کنار هم قرار دادن نام 16 دانشگاه از چین و تنها 2 دانشگاه از هند کمی مایه تعجب نیز می باشد. البته اسامی دانشگاه های موجود در این لیست به تنهایی توسط کشورهایی مانند ژاپن، چین، استرلیا، زلاندنو، سنگاپور، اسرائیل، هند و کره جنوبی قبضه شده است و دیگر کشورهای آسیایی جایی در این لیست ندارند. 

جدیدترین رده بندی دانشگاههای دنیا بر اساس وبومتریک اعلام شد. بر این اساس در بخش خاورمیانه دانشگاهی از عربستان در جایگاه اول قرار گرفته و دانشگاه تهران در مقام دوم است. در این رده بندی 100 دانشگاه برتر خاورمیانه معرفی شده اند.
یک نوع رده بندی دانشگاههای دنیا، تعداد مراجعات به سایت دانشگاههای دنیاست. بزرگی سایت دانشگاه (تعداد صفحات پایگاه اینترنتی)، حجم فایل های پی دی اف، ورد و پاورپوینت قابل دسترس ، تعداد مقالاتی که در 10 سال گذشته منتشر شده، تعداد ارجاعاتی که این مقاله ها داشته است، تعداد بینندگان وب سایت دانشگاه و تعداد لینک های خارجی پایگاه اینترنتی از جمله معیارهای لحاظ شده در رتبه بندی این سایت است.
هر چند دانشگاههای ایران در رده بندی جهانی بر اساس وبومتریک اصلا وضعیت خوبی ندارند اما در بخش خاورمیانه این رده بندی نام دانشگاههای ایرانی به وفور به چشم می خورد.
بر اساس این رده بندی در خاورمیانه، دانشگاه کینگ فهد عربستان در جایگاه اول قرار گرفته است. این دانشگاه در رده بندی جهانی رتبه 1128 را دارد.
دانشگاه تهران به عنوان برترین دانشگاه ایران در این رده بندی در جایگاه دوم قرار گرفته است. دانشگاه تهران در رنکینگ جهانی مقام 1373 را به خود اختصاص داده است.
پس از دانشگاه تهران نیز دانشگاه های لبنان، امارات و فلسطین قرار گرفته اند. دانشگاه صنعتی شریف نیز در جایگاه ششم قرار گرفته است.
دانشگاه از فلسطین در جایگاه هفتم قرار گرفته است و دانشگاه علوم پزشکی تهران در رده هشتم است.نکته قابل توجه این است که 49 دانشگاه ایران در میان 100 دانشگاه اول خاورمیانه قرار گرفته است.بهترین دانشگاه شهرستانی ایران نیز دانشگاه صنعتی اصفهان است که در جایگاه سیزدهم خاورمیانه و 2752 جهان قرار گرفته است.

 ایران در میان هزار دانشگاه اول دنیا جایگاهی ندارد
جدیدترین رده بندی دانشگاههای دنیا در سال 2007 بر اساس وبومتریک اعلام شد که بر اساس آن هیچ دانشگاهی از ایران در میان هزار دانشگاه اول دنیا قرار نگرفته است. در این رده بندی دانشگاههای ژاپن، تایوان و چین برترین کشورهای آسیایی هستند.
در رده بندی جهانی دانشگاههای دنیا بر اساس وبومتریک، 20 دانشگاه صدر جدول دانشگاههای آمریکایی هستند. بیست و یکمین دانشگاه برتر دنیا دانشگاه کمبریج انگلستان است. رتبه های 22 تا 27 نیز مجددا به دانشگاههای آمریکا اختصاص یافته است. دانشگاه تورنتو کانادا در جدول برترین دانشگاههای دنیا در مقام بیست و هشتم قرار گرفته است و پس از آن مجددا تا رتبه 34 به دانشگاههای آمریکایی اختصاص یافته است.
دانشگاه بریتیش کلمبیا از کانادا در رتبه سی و پنجم قرار دارد. از رتبه 35، 36، 37، 38 و 39 نیز مجددا به دانشگاههای آمریکا اختصاص یافته است. آکسفورد دانشگاه پرآوازه انگلستان در این رده بندی در جایگاه چهلم قرار گرفته است.
در این رده بندی دانشگاه استنفورد در جایگاه اول، دانشگاه صنعتی ماساچوست در جایگاه دوم، دانشگاه برکلی کالیفرنیا در جایگاه سوم، هاروارد در جایگاه چهارم و دانشگاه ایالتی پنسیلوانیا در جایگاه پنجم قرار گرفته اند.
دانشگاههای میشیگان و کرنل نیز در رده های ششم و هفتم دانشگاه های دنیا بر اساس وبومتریک قرار گرفته اند.در میان 50 دانشگاه برتر دنیا علاوه بر دانشگاههای آمریکا، انگلیس و کانادا دانشگاه هلسینکی فنلاند نیز به چشم می خورد.
برترین دانشگاه آسیایی در رده بندی جهانی دانشگاهها بر اساس وبومتریک دانشگاه توکیو ژاپن است. این دانشگاه در رتبه 59 قرار گرفته است.
از دانشگاههای آمریکای مرکزی و جنوبی نیز یک دانشگاه از مکزیک در رده 69 جای گرفته است.
دومین دانشگاه آسیایی در رده بندی جهانی دانشگاهها بر اساس وبومتریک دانشگاهی از تایوان است که در رده 96 قرار گرفته است. سومین دانشگاه نیز دانشگاه کیوتو ژاپن است که در رده بندی 116 جای گرفته است.
دانشگاه سائوپائولو برزیل نیز به عنوان دومین دانشگاه آمریکای مرکزی و جنوبی در رده بندی جهانی دانشگاهها در مقام 128 قرار گرفته است.
چهارمین دانشگاه آسیایی این رده بندی جهانی متعلق به چین است. دانشگاه
BEIJING
از چین در این رده بندی در جایگاه 120 است. دانشگاه کیو ژاپن نیز به عنوان پنجمین دانشگاه برتر آسیا در این رده بندی در جایگاه 139 قرار گرفته است.
نکته قابل توجه این است که ایران در رده بندی جهانی در میان 1000 دانشگاه اول هیچ جایگاهی ندارد و در آسیا نیز در میان 100 دانشگاه نامی از دانشگاههای ایران دیده نمی شود.
برترین دانشگاه ایران در این رده بندی دانشگاه تهران است که در رده 1373 قرار گرفته است. دانشگاه صنعتی شریف نیز در جایگاه 2255 قرار گرفته است. دانشگاه علوم پزشکی تهران در رده 2470، دانشگاه امیرکبیر در رده 2723، دانشگاه صنعتی اصفهان نیز در رده 2752 جهان قرار گرفته اند

به یاد داشته باش که می توانى دوستم داشته باشى این گونه که هستم

به یاد داشته باش من می ‌توانم خوب باشم،

من می‌ توانم بد باشم،

من می توانم خائن باشم یا وفادار،

من می توانم فرشته‌خو باشم یا شیطان‌صفت،

من می توانم تو را دوست داشته باشم،

من می توانم از تو متنفر باشم،

من می توانم پاسخت را بدهم،

من می توانم سکوت کنم،

من می توانم نادان باشم، من می توانم دانا باشم،

چرا که من یک انسانم، و اینها صفات انسانى است

به یاد داشته باش، من نباید چیزى باشم که تو می خواهى و تو هم.

به یاد داشته باش، من اینجا نیستم که چیزى باشم که تو می خواهى وتوهم.

به یاد داشته باش، من شاید نقابى بر صورتم داشته باشم و تو هم.

به یاد داشته باش، من را خود از خودم ساخته ام، تو را دیگرى باید برایم بسازد و تو هم.

به یاد داشته باش، منى که من از خود ساخته ام آمال من است و تو هم.

به یاد داشته باش، تویى که تو از من می سازى آرزوهایت و یا کمبودهایت هستند.

به یاد داشته باش، لیاقت انسانها کیفیت زندگى را تعیین میکند نه آرزوهایشان.

به یاد داشته باش، من متعهد نیستم که چیزى باشم که تو می خواهى و تو هم.

به یاد داشته باش ، می توانى انتخاب کنى که من را می خواهى یا نه ولى نمی توانى انتخاب کنى که از من چه می خواهى و تو هم.

به یاد داشته باش که تو می توانى دوستم داشته باشى همین گونه که هستم و من هم.

به یاد داشته باش که تو میتوانی از من متنفر باشى بى هیچ دلیلى و من هم.

به یاد داشته باش که ما هر دوانسانیم.

و به یاد داشته باش که این جهان مملو از انسانهاست، پس این جهان می تواند هر لحظه مالک احساسى جدید باشد.

به یاد داشته باش، تو نمی توانى برایم به قضاوت بنشینى و من هم.

به یاد داشته باش، تو نمی توانى حکمى برایم صادر کنى و من هم.

به یاد داشته باش، قضاوت و صدور حکم بر عهده نیروى ماورایى خداوندگار است.

به یاد داشته باش دوستانم مرا همین گونه پیدا میکنند و می ستایند حسودان از من متنفرند ولى باز می ستایند، دشمنانم کمر به نابودیم بسته اند و همچنان می ستایند، چرا که من اگر قابل ستایش نباشم نه دوستى خواهم داشت نه حسودى و نه دشمنى و نه حتى رقیبى، من قابل ستایشم و تو هم.

یادت باشد اگر چشمت به این دست نوشته افتاد به خاطر بیاورى که آنهایى که هر روز می بینى و مراوده می کنى همه انسان هستند و داراى خصوصیات یک انسان، با نقابى متفاوت، اما همگى مجوز الخطا.

نامت را انسانى باهوش بگذار اگر انسانها را از پشت نقابهاى متفاوتشان شناختى،

و یادت باشد که کارى نه چندان راحت ا
ست

جشن سده ((جشن فراموش شده ایرانی ها))


جشن سـده امیرا، رسم گبـار  باشد                              این آیین کیومرث و اسفنـدیار باشد

زان برفروز‌امشب ، کاندر‌ حصار  ‌باشد                              او‌را حصار‌میرا ، چرخ  و  عقار  باشد

آن آتشی‌که‌گویــی نخلی به‌بار ‌باشد                             اصلش ز‌نور‌باشد، فرعش‌ ز ‌نار باشد

چون‌بنگری‌به‌عرضش از ‌کوهسار‌باشد                            چون‌بنگری‌به طولش سرو‌و‌چنار‌باشد

(منوچهری)

ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه آورده است که شمردن جشن‌های ایرانیان همانند شمار کردن آبگذرهای یک سیلاب، غیر ممکن است. بنابراین جشن و سرور همواره جایگاه والایی در فرهنگ این سرزمین داشته و جشن‌های متعددی هم در طول سال برگزار می‌شده است.

از آنجایی‌که در گاه‌شماری باستانی ایرانیان هر روز نامی خاص داشت و در هر ماه روزی را که همنام همان ماه می‌‌شد جشن می‌گرفتند؛ مثل: تیرگان، امردادگان، مهرگان، آبانگان و...علاوه بر این‌ها برخی جشن‌های دیگر که جنبه ملی داشت عبارت بودند از: یلدا، سده و... جای افسوس دارد که این جشن‌های بزرگ در سالنامه ایرانی جایی ندارد و حتی رسانه‌های ایرانی نیز بدان اهمیت نمی دهند.

جشن سده: جشنی که در صدمین روز زمستان برگزار می‌شود واژه‌ی((سده)) واژه‌ای است که از بخش ((سد)) و ((ه)) ساخته شده است. بخش نخست این واژه در اوستا به گونه‌ی((ست))sate) و در زبان سانسکریت ((ستا)) است که بازگو کننده‌ی شماره‌ی دو پنجاه است. بخش دوم واژه سده ((ه)) پسوند است که در پارسی باستان به گونه ی (اک) یا آگ دیده می‌شود. بهره‌گیری از این پسوند تخصیص تنها  واژه‌ی سده نیست و برای متمایز کردن واژگان نوعی جنس است واژه دندانه و دندان چشمه و چشم و... واژه سده و بهره‌گیری از پسوند(ه)نیز برای ویژه نشان دادن یک شماره است مانند هفته و چله که مراد از آن روزی از سال است. در نتیجه واژه سده منصوب به شماره 100 اما به گونه‌ای ویژه است و آن صدمین روز از زمستان در ایران باستان می‌باشد. در ایران باستان سال به دو بخش تابستان بزرگ هفت ماهه و زمستان بزرگ پنج ماهه تقسیم می شود، زمستان از آبان آغاز و صد روز پس از آن (آبان، آذر، دی و ده روز از اول بهمن )در روز مهر ایزد از بهمن ماه جشن سده را برگزار می‌کردند. این واژه اشاره به صدمین روز زمستان باستانی دارد. البته لازم به ذکر است که مهرداد بهار در کتاب «پژوهشی در فرهنگ ایران» و رضا مرادی غیاث آبادی در کتاب «نوروز نامه» نوشته اند که سَدَه در زبان اوستایی به معنای برآمدن و طلوع کردن است و ارتباطی با عدد ۱۰۰ ندارد. عدد «سد» به شکل «صد» معرب شده است در حالیکه واژه «سده» به شکل «سذق» معرب شده است.

مراسم جشن سده: نخست چند روز پیش از سده در جایگاه برگزاری جشن توده‌ی بزرگی از هیزم را بر روی هم انباشته می‌کنند که هر کس بنا به توان مالی خود این کار را انجام می‌دهد و بانوان زردشتی نیز روز قبل از جشن خوراکی‌های سنتی می‌پزند این غذا‌ها فاقد گوشت و مرغ می‌باشند. سپس در روز برگزاری جشن هنگام غروب خورشید در روز دهم بهمن ماه آیین با سرایش گات‌های سپند اشوزرتشت و سپس اجرای سرود ملی آغاز می‌شود. پس از آن پیرامون جشن سده و فلسفه بر پایی آن یکی از موبدان سخنرانی می‌کند در پایان هم با حضور شرکت کنندگان حاضر در جشن موبدان با سرایش اوستای ((آتش نیایش)) سه دور به گرداگرد توده ی هیزم می‌گردند و سپس آن را روشن می‌کنند و جشن تا پاسی از شب ادامه دارد. البته با توجه به تغییر سیستم زندگی و شهرنشینی این مراسم بصورت خصوصی نیز در خانه‌ها برگزار می‌شود مانند مراسم چهار شنبه سوری هر خانواده تنها با روشن کردن آتش بر پشت بام خانه این مراسم را جشن می‌گیرد.


ادامه مطلب ...

شجره نامه ما مردا

آیا میدانید که انسانهای اولیه چطور زن میگرفتند ؟ 

 

 

 

 

 

ّّآآآآآآخخخییییییی یادش بخیر نمیدونم چرا ما مردا با این اجدادی که داشتیم و اون هوش و ذکاوت مردانه که کنارش بذاریم و همه این حرفا بعد از ۲۱ قرن به جای اینکه پیشرفت کنیم به عقب برگشتیم و به هر چیزی که عروس خانم امر کنند تن میدیم 

مهریه سال تولد میلادی   

دسته گل عروس گلهای باغ مامانشون اینا تو هلند   

ماشین عروس ماشین عتیقه چارلی ونگر پدر جد مایکل شوماخر  

سفره عقد از نخ های کارخونهsame thing تو سوئیس این یکی دیگه آخرشه   

شمعدونا طلای 24  

هزارو سیصد و چندتا مهمون به سن عروس خانوم که همیشه تو ذهنش بمونه  

گالری عکاسی با 5000 تا قطعه عکس که عروس خانوم هر کدوم و خواستن انتخاب کنن  

کیک عروسی حداقل 10 طبقه شبیه برج میلاد  

7 تا ساقدوش چون 7 عدد شانسه خانم شما اگه شانس نداشتی که الان اینجا نبودی  

حلقه رو  دادن زرگری تو فلان جای اتریش ساخته چون حلقه مادر بزرگ عروس و هم اون ساخته بوده   

شام عروسی و که نگم بهتره  

خلاصه این همه بد بختی که پدر عروس ما رو به غلامی قبول کنه

بابا این همه خرج و مخارج که تو کردی و اگه باهاش هرکاری جز این میکردی الان واسه خودت کسی بودی اما فکر کن الان چی هستی ؟ راننده و  ظرف شور خانم  

تازه آخرم همه خرجارو تو کردیا بد هم همه بهش میگن عروسی  

خالی بندی

این روزها عبارت خالی بندی به معنی دروغ گرفتن و لاف زدن رایج شده است اما پیشینه این واژه به دهها سال پیش یعنی زمان سلطنت رضا شاه بر می گردد ! نقل می کنند که در زمان رضاشاه بدلیل کمبود اسلحه، بعضی از پاسبانهایی که گشت می دادند فقط غلاف خالی اسلحه یعنی همان جلدی که اسلحه در آن قرار می گیرد را روی کمرشان می بستند و در واقع اسلحه ای در کار نبود. دزدها و شبگردها وقتی متوجه این قضیه شدند برای اینکه همدیگر را مطلع کنند به هم می گفتند که طرف "خالی بسته" و منظورشون این بود که فلان پاسبان اسلحه ندارد و غلاف خالی اسلحه را دور کمرش بسته به این معنی که در واقع برای ترساندن ما بلوف می زند که اسلحه دارد و روی همین اصل بود که واژه خالی بندی رواج پیدا کرد. ولی این واژه هیچ ارتباطی به دروغگویی و لاف زدن به صراحت زمان حاضر نداشت. حالا چرا در این چند دهة اخیر این واژه متداول شده و همچنان هم رو به تزاید است مشخص نیست ولی شاید باید آن را به حساب شیوایی بیش از حد زبان فارسی و غیر منتظره بودن اعمال ما ایرانی ها گذاشت که خیلی از کارهامون از روی یک روش منطقی و نشات گرفته از یک اعتقاد راسخ نیست بلکه احساسی، الگویی و متاسفانه قابلیت جوگیر! شدن هم هست. البته شاید هم در دوران گذشته نیازی به کاربرد این کلمه به تعبیر فعلی نبوده چون هیچوقت جامعه ما این همه خالی بند!! نداشته است

مشورت در انتخاب اساتید

داخل نظرات این پست میخایم با هم مشورت کنییم....لطفا هرکسی هر قدر که میدونه به دوستاش کمک کنه....

از خودم شروع میکنم....


سیالات ۲ ..ارشدی یا محسنی؟

اونایی که با ارشدی داشتن سیالات ۱....چطور بود؟؟؟