وبسایت دانشجویی مهندسی شیمی

سلام.... امیدواریم بهترین سایت دنیا رو بنویسیم www.iaushirazche.ir

وبسایت دانشجویی مهندسی شیمی

سلام.... امیدواریم بهترین سایت دنیا رو بنویسیم www.iaushirazche.ir

مناجات

مرا کسی نساخت , خدا ساخت , نه آنچنان که (کسی می خواست ) ,که من کسی نداشتم , تنها کسم خدا بود , او بود که مرا ساخت , آنچنان که خودش خواست , نه از من پرسید و نه از آن (من دیگرم ) , من یک گل بی صاحب بودم . مرا از روح خود در آن دمید , و بر روی خاک و در زیر آفتاب تنها رهایم کرد . (مرا به خودم واگذاشت ) .عاق آسمان ! کسی هم مرا دوست نداشت , به فکرم نبود . وقتی داشتند مرا می آفریدند , می سرشتند , کسی آن گوشه خدا خدا نمی کرد . وقتی داشتم روح می پذیرفتم , شکل می گرفتم , قد می کشیدم , چشمهایم رنگ می خورد , چهره ام طرح می شد , فرشته ی ظریف و شوخ و مهربان و چابک پنجه ای , با نوک انگشتان کوچک سحر آفرینش . آن را صاف و صوف نمی کرد . برانگاره ی کاشکی که تک درختی خشک بر پرده ی خیالش تصویر کرده است , آن را تیز و عصیان و مهاجم نمی پرداخت . وقتی می خواستند قامتم را بر کشند خویشاوند شاعر خیال پرور و بلند پروازی نداشتم تا خیال و آرزوی خویش را نثار بال های من کند . وقتی می خواستند کار دل را در سینه ام آغاز کنند . آشنایی دلسوز و دل شناس نداشتم تا برود و برگردد و از خزانه ی دل های خوب بهترین را برگزیند . وقتی روح را خواستند در کالبدم بدمند هیچکس پریشان و ملتهب دست به کار نشد تا از نزهتگه ارواح فرشتگان , قدیسان , شاعران , عارفان و الهه ی زیبایی های روح و خدایان هنر و احساس و ایمان , نازترین , و نازنین ترین را انتخاب کند . وقتی.........وقتی..........وقتی............وقتی..... و در این اوقات از من نظری نخواستند . ( پس به اجبار آفریده شدم )....

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد