وبسایت دانشجویی مهندسی شیمی

سلام.... امیدواریم بهترین سایت دنیا رو بنویسیم www.iaushirazche.ir

وبسایت دانشجویی مهندسی شیمی

سلام.... امیدواریم بهترین سایت دنیا رو بنویسیم www.iaushirazche.ir

برنامه حذف و اضافه نیمسال دوم ترم 88-89





             برای دیدن برنامه اینترنتی حذف و اضافه ترم دوم  88-89              

                       دانشگاه آزاد شیراز به ادامه مطلب برید

ادامه مطلب ...

یه پیشنهاد برای گوشتون

معرفی :

آهنگ قشقایی از آلبوم oy(آخ)

شعر از نیما یوشیج(افسانه)

انتخاب شعر و آهنگساز و خواننده محسنن نامجو و همخوان گلشیفته فراهانی.

این آهنگ یکی از فوق العاده ترین آهنگ های نامجو و در کل به نظر من یکی از بینظیرترین آهنگ های  ایرانی هست. کاشکی از ایران نمیرفت.به نظر من ادم آهنگ هایی مثل قشقایی رو داخل کشور خودش بخونه خیلی بیشتر ارزش داره تا بره اونور آب تا چندتا آهنگ سیاسی بخونه که به درد هم نمیخوره.

شعر این آهنگ از نیما یوشیج  به نام افسانه که در سال ۱۳۰۱ سروده شده و خیلی ها این شعر رو سر آغاز شعر نو (نیمایی و غیر نیمایی)میدونن.شعر این آهنگ به انتخاب مجسن نمجو قسمتهای مختلفی از این شعر بدون ترتیب یعنی یه جاهاییش مال اول شعره و یهو میپره آخر شعر.این شعر یک گفتگو بین عاشق و افسانه هست و افسانه در این شعر عاشق رو متقاعد میکنه که بدون من عشقی و جود نداره و قسمت انتخابی به نظر فقط جاهاییه که عاشق داره با افسانه مخالفت میکنند.

شعر این آهنگ بسیار بسیار قوی با یک آهنگگ سازی فوق العاده و خوانندگی نامجو و همخانیه گلشیفته فراهانی که ترکیب اینها با هم یه فضای خیلی خوبی به آهنگ داده.

فکر میکنم دلیل نام آهنگ (قشقایی) به خاطر ریتمیه که داره.

برای هماهنگی شعر با ریتم لازم بوده که  بعضضی جاهای شعر  یک کلمه دوببار تکرار بشه اما در شعر اصلی نیما اینجوری نیست.


ترانه ی آهنگ قشقایی :


ای فسانه فسانه خسانند آنان

که فرو بسته ره را و ره را به گلزار

خس به صد سال و طوفان ننالد ننالد

گل ز یک تندوباد است و بیمار و بیمار

تو مپوشان مپوشان سخنها که داری(۲)

جز سرشکی به رخسار غم.


ای دل من دل من

بینوا مضطرا قابل من قابل من

با همه خوبی و قدر و دعوی

از تو آخر چه شد حاصل من


اینجا افسانه میگه :

عاشقا خیز کامد کامد بهاران

چشمه ی کوچک از کوچک از کوه جوشید

گل به صحرا بر امد برامد چو آتش

رود تیره . تیره چوطوفان خروشید

دشت از گل شده هفت و رنگه


در شب تیره دیوانه ای کاو

دل به رنجی گریزان سپرده

در دره ی سرد و خلوت نشسته

همچو ساقه ی گیاهی فسرده

میکند داستانی غم آور


ای فسانه فسانه فسانه

ای خدنگ ترا من نشانه

ای علاج دل  ای داروی درد

هم ره گریه های شبانه

با من سوخته در چه کاری


دشت از گل شده هفت رنگه


توجه : این شعر دقیق نیما یوشیج نیست برای همسو شدن با ریتم مجبور به تکرار کلمات شد.


برای دانلود این آهنگ کلیک کنید.

رتبه ی آماری سایتها در جهان

سایت الکسا یک سیستم رنکینگ جهانی داره و مشخص میکنه که چه سایتی بیشترین بازدید رو در دنیا داره و این سایتها رو طبقه بندی میکنه.


پربازدید ترین سایتهای جهان :


۱-google.com

2-faceebook.com

3-youtube.com

4-yahoo.com

5-windowslive.com

6-blogger.com

7-wikipedia.org

8-baidu.com

9-twitter.com

10-qq.com


همینجور که میبینید در بین 10 سایت پربیننده ی دنیا 3تا از اونها در کشور ما فیلتر شدند . پس متعجب نباشید اگر ببینید خیلی پایین تر از اونها هستیم.ولی در بین ایرانیها هم با وجود اینکه فیس بوک فیلتر شده هست در ایران در رتبه ی 23 (امروز) قرار داره.

 

10 سایت پربیننده در ایران :


1-google.com

2-yahoo.com

3-blogfa.com(میزبانی وبلاگ ها )

4-mihanblog(میزباتی وبلاگ ها)

5-سایتهای مفید ایرانی (همون سایتی که وقتی به سایتهای فیلترشده میرین میاد)

6-persianblog.com(میزبانی وبلاگ)

7-wikipedia.org(دانشنامه آزاد که به زبان فارسی هم وجود داره)

8-cloob.com(انجمن، میشه بگیم فیس بوک ایرانی)

9-tabnak.ir(خبرگزاری)

10-webgozar.com(ابزارهایی برای وب مستر ها)


همینجور که میبینید سایتی که وقتی صفحه ای فیلتر شده میاد در رتبه ی سوم قرار داره و این نشون دهنده ی فیلترینگ گسترده ی ایرانه.(که البته گفتن نداشت)

سایتهای میزبانی دهنده ی وبلاگ ها هم که رتبه های بالایی هم دارند در جدول و این ضعف سایتهای بزرگ مارو نشون میده که در ایران بیشتر مردم تمایل دارند وبلاگ ها رو ببینند.

سایت بلاگ اسکای ( که شما هم یکی ازبازدیدکننده های اون هستید)  رتبه 13 این جدول رو داره.

4shared هم رتبه ی 15 داره.و انصافا نامردیه فیلتر کردن این سایت.امیدوارم درست بشه.چون ایرانیا همه ی زندگیشون با دانلود میگذره.

سایت تبیان که یکی از سایت های بزرگ ایرانی هم هست در رتبه ی 19 قرار داره و بعد از اون هم سایت بزرگ کمپانی مایکروسافت هست که جدیدا هم زبان فارسی  از روی سایتش برداشته شده وخیلی ها میگن وابسته به دولت امریکا هست.

تا رتبه ی 50 رو که من بررسی کردم  چند نوع سایت بیشتر دیده نمیشه.

در این بین سایتهای فوتبالی.خبرگزاری.دانلود.سایتهای دهنده ی وبلاگ.بانکها ونیازمندیها قرار دارند و نمونه سایتهای دیگری دیده نمیشه.


مینیمال ترسناک

خیلی گشت زدم که ببینم نویسنده ی این کوتاهترین داستان ترسناک جهان که فقط 12 کلمه داره کیه؟(کیییییه؟)ولی خوب پیدا نکردم .اگهه کسی میدونه بهم بگه.

خلاقیت بالای نویسنده در خلق یک اثر مینیمال رو میرسونه :


آخرین انسان  زمین تنها در اتاقش نشسته بود،که ناگهان در زدند!!!

انقلاب 57 ایران

اول همین پست اعلام میکنم که تصمیم نداریم و ندارم که توی این سایت سیاسی بنویسم اما اتفاقی که 22بهمن 57 در ایران افتاده یه تاریخه .

به هر حال این انقلاب  اتفاق افتاده و در دوره ی معاصر با ما بزرگترین اتفاق و سرنوشت سازترین اتفاق برای ما و کشورمون محسوب میشه.

تصمیم دارم توی این حال و هوایی که داریم به 22بهمن نزدیک میشیم در مورد شخصیت های انقلاب 57 ایران پست بذارم چون واقعا خیلی زشته که هم سن و سالای ما هیچی ندونن همینطور که من خیلی برخورد کردم با کسای که هیچی هیچی نمیدونن.

اولین و به نظر من بهترین شخصیتی که زندگینامشو میخونید (( مهندس بازرگان)) هست :

مهدی بازرگان (1286 در تهران،  -30 دی 1373 درژنو) معروف به مهندس بازرگان، سیاستمدار، استاد دانشگاه  و پژوهشگر قران اهل ایزان است. او اولین نخست وزیر ایران (رییس دولت موقت) بعد از پیروزی انقلاب و نخستین دانشیار دانشگاه تهران بود.

بازرگان، در کنار محمود طالقانی و ید الله سحابی، یکی از بنیانگذاران نهضت آزادی ایران و همچنین از فعالین در ارتباط با انجمن اسلامی دانشجویان در دانشکده فنی دانشگاه تهران بود.

مهدی بازرگان در سال‌های انقلاب مشروطه، در خانواده‌ای مذهبی در آذربایجانی متولد شد. پدرش، حاج عباسقلی آقا تجارتی تبریزی، پس از چندی در تهران مقیم شد و به عنوان یکی از تاجران سرشناس بازار تهران مطرح گردید. او پس از تحصیلات مقدماتی، در سال ۱۳۰۶ در میان اولین گروه محصلین ممتاز اعزامی دولت پهلوی قرار گرفت و به کشور فرانسه رفت. او در مدرسه حرفه و فن شهر پاریس در رشتهٔ ترمودینامیک تحصیل کرد و پس هفت سال در سال ۱۳۱۳ به ایران بازگشت. مهدی بازرگان جزو اولین گروه از فارغ التحصیلانی است که در تاریخ ایران زیر عنوان بورسیه به تحصیل در کشور دیگری پرداخته‌است.


نهضت ملی شدن صنعت نفت

وی در دوران دکتر محمد مصدق(رهبر جنبش ملی شدن صنعت نفت) به عنوان رییس هیئت مدیره خلع ید از شرکت نفت انگلیسی به آبادان رفت و به عنوان رییس هیات مدیره موقت شرکت برگزیده شد. اما پس از مدتی به علت برخی کارشکنی‌ها از سوی عوامل مذهبی از این سمت استعفا داد.

دوران پس از کودتای ۲۸ مرداد

وی پس از کودتا ، ریاست شرکت آب و فاضلاب تهران را بر عهده گرفت و و موفق شد اولین شبکه لوله‌کشی آب را در تهران احداث کند. او همچنین در این سالها به همراه پیشوایان مذهبی مانند سید رضا زنجانی،سید ابوالفضل زنجانی و انگجی و سید محمود طالقانی در تأسیس نهضت مقاومت ملی نقشی مهم داشت. در سال ۱۳۳۴ و درپی شناسایی چاپخانه مخفی نهضت مقاومت ملی توسط فرمانداری نظامی تهران، همراه چندی دیگر از سران نهضت دستگیر شد و به زندان افتاد.

وی در جریان انقلاب تلاش زیادی برای تغییر حکومت به صورتی آرام و با همه‌پرسی داشت و حتی شاپور بختیار از طریق وی (به علت سابقه آشنایی در جبهه ملی) و مهندس عباس امیر انتظام حاضر به نوشتن استعفا نامه شد و متن آن به تایید سید محمد حسینی بهشتی و سید محمود طالقانی رسید و قرار شد که شخصاً با روح‌الله خمینی دیدار کند اما در نهایت قضیه بی نتیجه ماند

با پیروزی انقلاب حکم نخست وزیری دولت موقت را به نام او صادر شد. او به مدت ۹ ماه (۲۷۵ روز) سمت نخست وزیری موقت را بر عهده داشت. پس از اشغال سفارت آمریکا توسط دانشجویان در ۱۳ آبان ۱۳۵۸ وی و دولت او به طور کامل استعفا کردند.

دوران پس از استعفا

بازرگان بعد از استعفا از نخست وزیری در دوره اول مجلس به نمایندگی مردم تهران انتخاب شد.

او تا پایان عمر خود در تمام دوره‌های انتخابات ریاست جمهوری و مجلس ثبت نام کرد اما پس از دوره اول مجلس همواره رد صلاحیت می‌شد.


آثار مهدی بازرگان


ادامه مطلب ...

دعوت به همکاری

برای هرچه بهتر شدن وبسایت دانشجویان مهندسی شیمی و همینطور پایدار موندنش از تمام کسانیکه میتونن به ما کمک کنند دعوت به همکاری میشه.

اولویت با ورودی 89.

از لینک بالای صفحه و قسمت ((تماس با مدیران)) وبسایت یا بخش نظرات همین پست اعلام  آمادگی کنید.

ممنون.

۶ راه کار برای یاهو مسنجر

۱- باز کردن سریع برنامه یاهو مسنجر

با این کار شما میتوانید هر وقت که بخواهید برنامه یاهو مسنجر را با فشردن ۲ دکمه باز و اجرا کنید. البته به یاد داشته باشید که قبل از انجام این کار باید نرم افزار یاهو در نوار ابزار شما موجود باشد.

حال برای این کار فقط کافی است دکمه های ترکیبی WIN و Y را با هم فشار دهید و میبینید که پنجره یاهو مسنجر به سرعت برای شما باز میشود.

۲- پاک کردن ID خود از لیست افراد

همانطور که میدانید ، اگر کسی شما را ادد کند شما نمیتوانید آیدی خود را از لیست آن حذف کنید و فقط خودش میتواند اینکار را بکند. حال اگر میخواهید شما اینکار را بکنید ادامه این ترفند را بخوانید.

ابتدا به این آدرس بروید

سپس بعد از باز شدن سایت ، شما باید سه فیلد ببینید ، که فیلد اول باید آیدی خود را وارد کنید و در فیلد دوم پسورد آیدی خود و در آخر آیدی فردی که میخواهید آیدی شما از لیست آن حذف شود را وارد کنید. بعد از تایپ و پر کردن این ۳ فید روی آیکونی که شبیه سطل آشغال هست کلیک کنید و چند لحظه صبر کنید. سپس باید با پیغامی مانند Your ID has been successfully removed from victim’s addlist مواجهه شوید که میگوید آیدی شما از لیست آن فرد حذف شده است.

اگر پیغام مطابق Your ID has been successfully removed from victim’s addlist نبود نشان میدهد که مشکلی در هنگام پرکردن ۳ فیلد بالا وجود دارد که میتواند دلیل آن اشتباه وارد کردن آیدی و پسورد و غیره باشد بوده باشد.

اما باید قبل از این کار به چند نکته که در زیر میبینید توجه کنید:

۱- در هنگام این کار باید مطمئن شوید که فرد مورد نظر آنلاین هست و در غیر این صورت به این پیغام مواجه میشوید : Victim should be offlin

2- حتما باید پسورد خود را وارد کنید و اگر وارد نکنید یا اشتباه تایپ کنید با این پیغام مواجه میشوید : Your Username or password is wrong

3- بعد از انجام اینکار باید یکبار آیدی خود را Sign Out و دوباره Sign in کنید تا تغییرات اعمال شود.

۳-گرفتن عکس آواتار آیدی های ادلیست شما

شاید شما هم در هنگام چت از عکس آواتار آیدی که در هنگام چت هستید خوشتان آمده و میخواهید آن را در هارد خود ذخیره کنید. (آواتار عکسی هست که در کنار هر یک از آیدی ها نمایش داده میشود و میتوان آن را تغییر داد.)

برای این کار کافی است به این آدرس رفته و C:\Program Files\Yahoo!\Messenger\cache\Icon و تمام عکس ها را پیدا کنید. حال اگر تمام عکس ها قابل باز شدن نبودند میتوانید هر یک را که میخواهید روش کلیک راست کرده و Rename را انتخاب کنید و سپس به آخر نام آن .jpg را اضافه کنید.

با این ترفند حتی میتوانید عکس های را که در چندین ماه پیش هم دیده اید را ذخیره کنید ، ولی عکس های که در قبل چیز دیگه ای بوده اند نمیتوانید آنها را پیدا کنید.

۴- گرفتن عکس آواتار آیدی ها از افرادی که اددلیست شما نیستند

این ترفند تقریبا مانند ترفند بالا هست و فقط فرق آن این است که آیدی که میخواهید عکس آواتر آن را ذخیره کنید لازم نیست در اددلیست شما باشد.

برای اینکار باید به اینترنت متصل شوید و این آدرس را در نوار ابزار مرورگر وارد کنید : http://img.msg.yahoo.com/avatar.php?yids= و سپس جلوی = نام آیدی مورد نظر خود را وارد کنید و Enter را فشار دهید. سپس عکس آواتار نمایان میشود که میتوان برای ذخیره روی آن کلیک راست کرده و Save را انتخاب کنید.

۵-انکار دریافت PM

اگر نمیخواهید در هنگامی که آفلاین هستید یا در هنگام چت کردن با کسی هستید پی امی از طرف کسی دریافت کنید ، این ترفند را بخوانید.

با این ترفند دیگر هیچ آیدی نمیتواند با شما در ارتباط باشد ولی شما میتوانید آنلاین باشید ، برای این کار ابتدا نرم افزار یاهو مسنجر را باز کرده و به این قسمت بروید : Messenger و سپس Preferences و سپس Category و در آخر Messages را انتخاب کنید. حال در قسمت When I recive a new message تیک گزینه Minimize the message window to the taskbar را فعال کنید و تیک گزینه Show messages at the bottom right of screen را هم فعال کرده و روی OK کلیک کنید.

حال از این به بعد کسی که بخواهد به شما پی ام دهد در پنجره کوچکی باز میشود که مزاحم شما نمیشود و بهتر میتوان به انجام کار خود ادامه داد.

اگر هم میخواهید این پنجره کوچک هم نمایش داده نشود یا اینکه اصلا هیچ پی امی نمایش داده نشود تیک گزینه Show messages at the bottom right of screen را غیر فعال کنید.

برای برگرداندن به حالت اول کافی هست تیک گزینه های Show messages at the bottom right of screen و Minimize the message window to the taskbar را غیر فعال کنید.

۶-ارسال Buzz به صورت پشت سر هم

همانطور که میدانید شما بعد از ارسال یک Buzz به یک آیدی دیگر نمیتوانید تا ۱۵ ثانیه Buzz دهید ولی با این ترفند میتوانید این کار را انجام دهید.

برای اینکار پنجره آیدی مورد نظر را باز کنید و سپس یک Buzz بدهید و پنجره آیدی طرف را ببندید و دوباره باز کنید و دوباره Buzz دهید و این کار را به سرعت انجام دهید. حال متوجه میشوید که میتوان Buzz های زیادی را به یک آیدی در فاصله زمانی کوتاه ارسال کنید که در قبل و به صورت عادی نمیتوانستید اینکار را انجام دهید.

.

گرانقیمت‌‌ترین دفتر کار دنیا که در آن خبری از کاغذ و خودکار نیس

بیل گیتس، بنیانگذار مایکروسافت که در سال‌های 1995 تا 2007 میلادی ثروتمندترین مرد دنیا شناخته می‌شد و پس از آن در سال 2008 نام او در رتبه سوم فهرست رتبه‌بندی ثروتمندترین مردان دنیا قرار گرفت، مالک گرانقیمت‌ترین دفتر کار دنیا است.
به نقل از office.microsoft، بیل گیتس از جمله افرادی است که علاقه زیادی به طبیعت و بخصوص دریا دارد و از این‌رو در قسمتی از محل کارش نیز فضایی را به این علاقه شخصی‌اش اختصاص داده است.
اما یکی از دیگر ویژگی‌هایی که در محل کار بیل گیتس به چشم می‌خورد این است که شما در دفتر کار او نشانی از کاغذ و خودکار نخواهید یافت چرا که او بر این باور است که ما انسان‌ها امروزه در دنیایی زندگی می‌کنیم که مجموعه‌ای از ابزارهای دیجیتالی می‌توانند پاسخگوی نیازهای ما باشند و بنابراین باید با کاغذ و خودکار که نمادی از دوران پیش از آغاز عصر دیجیتال هستند برای همیشه خداحافظی کنیم.
او در محل کار خود برای انجام همه کارهایی که مسوولیت انجام آنها را به عهده دارد تنها از 3 نمایشگر استفاده می‌کند.
شاید برایتان جالب باشد بدانید که در مجموعه مایکروسافت ارسال ایمیل، جایگزین تماس‌های تلفنی یا حتی برگزاری جلسات حضوری شده‌اند. بیل گیتس همه ساله یک هفته در سال را برای بررسی مقالات ارائه شده توسط کارکنان مایکروسافت اختصاص می‌دهد و جالب این که او همه این کارها را نیز بدون استفاده از هیچ‌گونه کاغذ و خودکاری انجام می‌دهد. همه کارمندان مقالات خود را به صورت الکترونیک به دفتر بیل گیتس ارسال می‌کنند.
این مقالات در یک پوشه مخصوص جمع‌آوری می‌شود و در مدت این هفته که او خودش آن را هفته تفکر نامگذاری کرده است همه مقالات ارائه شده را می‌خواند و نظرات خود را درباره این مقالات به صورت الکترونیک ارسال می‌کند و جالب است بدانید که در مقایسه با گذشته این کار با دقت و سرعت بیشتری انجام خواهد شد و اظهارنظر بیل گیتس به صورت الکترونیک و همزمان برای فردی که نویسنده مقاله است ارسال خواهد شد. دنیای دیجیتال حتی روند برگزاری جلسات میان مدیران بخش‌های مختلف مایکروسافت را نیز تحت تاثیر خود قرار داده است به گونه‌ای که در این سازمان ارتباط میان کارمندان و بخش مدیریت از طریق وب‌سایتی انجام می‌شود که حتی امکان بحث و تبادل‌نظر میان افراد را نیز فراهم می‌کند.
بیش از 50 هزار کارمند در شرکت مایکروسافت مشغول به کار هستند و جالب‌تر این که ارتباط بین همه این افراد و همچنین انجام کارهای مختلف که هر یک از کارمندان انجام قسمتی از آنها را برعهده دارند به صورت دیجیتالی و از طریق فناوری‌های نوین ارتباطی انجام خواهد شد.

بزرگترین پرچم ایران

نصب بزرگ‌ترین پرچم ایران در کنار دروازه قرآن - شیراز


جشن سده ((جشن فراموش شده ایرانی ها))


جشن سـده امیرا، رسم گبـار  باشد                              این آیین کیومرث و اسفنـدیار باشد

زان برفروز‌امشب ، کاندر‌ حصار  ‌باشد                              او‌را حصار‌میرا ، چرخ  و  عقار  باشد

آن آتشی‌که‌گویــی نخلی به‌بار ‌باشد                             اصلش ز‌نور‌باشد، فرعش‌ ز ‌نار باشد

چون‌بنگری‌به‌عرضش از ‌کوهسار‌باشد                            چون‌بنگری‌به طولش سرو‌و‌چنار‌باشد

(منوچهری)

ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه آورده است که شمردن جشن‌های ایرانیان همانند شمار کردن آبگذرهای یک سیلاب، غیر ممکن است. بنابراین جشن و سرور همواره جایگاه والایی در فرهنگ این سرزمین داشته و جشن‌های متعددی هم در طول سال برگزار می‌شده است.

از آنجایی‌که در گاه‌شماری باستانی ایرانیان هر روز نامی خاص داشت و در هر ماه روزی را که همنام همان ماه می‌‌شد جشن می‌گرفتند؛ مثل: تیرگان، امردادگان، مهرگان، آبانگان و...علاوه بر این‌ها برخی جشن‌های دیگر که جنبه ملی داشت عبارت بودند از: یلدا، سده و... جای افسوس دارد که این جشن‌های بزرگ در سالنامه ایرانی جایی ندارد و حتی رسانه‌های ایرانی نیز بدان اهمیت نمی دهند.

جشن سده: جشنی که در صدمین روز زمستان برگزار می‌شود واژه‌ی((سده)) واژه‌ای است که از بخش ((سد)) و ((ه)) ساخته شده است. بخش نخست این واژه در اوستا به گونه‌ی((ست))sate) و در زبان سانسکریت ((ستا)) است که بازگو کننده‌ی شماره‌ی دو پنجاه است. بخش دوم واژه سده ((ه)) پسوند است که در پارسی باستان به گونه ی (اک) یا آگ دیده می‌شود. بهره‌گیری از این پسوند تخصیص تنها  واژه‌ی سده نیست و برای متمایز کردن واژگان نوعی جنس است واژه دندانه و دندان چشمه و چشم و... واژه سده و بهره‌گیری از پسوند(ه)نیز برای ویژه نشان دادن یک شماره است مانند هفته و چله که مراد از آن روزی از سال است. در نتیجه واژه سده منصوب به شماره 100 اما به گونه‌ای ویژه است و آن صدمین روز از زمستان در ایران باستان می‌باشد. در ایران باستان سال به دو بخش تابستان بزرگ هفت ماهه و زمستان بزرگ پنج ماهه تقسیم می شود، زمستان از آبان آغاز و صد روز پس از آن (آبان، آذر، دی و ده روز از اول بهمن )در روز مهر ایزد از بهمن ماه جشن سده را برگزار می‌کردند. این واژه اشاره به صدمین روز زمستان باستانی دارد. البته لازم به ذکر است که مهرداد بهار در کتاب «پژوهشی در فرهنگ ایران» و رضا مرادی غیاث آبادی در کتاب «نوروز نامه» نوشته اند که سَدَه در زبان اوستایی به معنای برآمدن و طلوع کردن است و ارتباطی با عدد ۱۰۰ ندارد. عدد «سد» به شکل «صد» معرب شده است در حالیکه واژه «سده» به شکل «سذق» معرب شده است.

مراسم جشن سده: نخست چند روز پیش از سده در جایگاه برگزاری جشن توده‌ی بزرگی از هیزم را بر روی هم انباشته می‌کنند که هر کس بنا به توان مالی خود این کار را انجام می‌دهد و بانوان زردشتی نیز روز قبل از جشن خوراکی‌های سنتی می‌پزند این غذا‌ها فاقد گوشت و مرغ می‌باشند. سپس در روز برگزاری جشن هنگام غروب خورشید در روز دهم بهمن ماه آیین با سرایش گات‌های سپند اشوزرتشت و سپس اجرای سرود ملی آغاز می‌شود. پس از آن پیرامون جشن سده و فلسفه بر پایی آن یکی از موبدان سخنرانی می‌کند در پایان هم با حضور شرکت کنندگان حاضر در جشن موبدان با سرایش اوستای ((آتش نیایش)) سه دور به گرداگرد توده ی هیزم می‌گردند و سپس آن را روشن می‌کنند و جشن تا پاسی از شب ادامه دارد. البته با توجه به تغییر سیستم زندگی و شهرنشینی این مراسم بصورت خصوصی نیز در خانه‌ها برگزار می‌شود مانند مراسم چهار شنبه سوری هر خانواده تنها با روشن کردن آتش بر پشت بام خانه این مراسم را جشن می‌گیرد.


ادامه مطلب ...

مشورت در انتخاب اساتید

داخل نظرات این پست میخایم با هم مشورت کنییم....لطفا هرکسی هر قدر که میدونه به دوستاش کمک کنه....

از خودم شروع میکنم....


سیالات ۲ ..ارشدی یا محسنی؟

اونایی که با ارشدی داشتن سیالات ۱....چطور بود؟؟؟

در آن لحظه.....

بعضی وقتا یه اتفاقایی داخل آدم میافته که آدم دنیای دور و برش رو یه جور دیگه میبینه....بعضی وقتا از بعضی چیزا بیزار میشه که شاید یک دقیقه قبلش عاشق اونا بوده....تمام تفاوت ساخته ی بشر با خدا همین احساسهاییه که بوجود میاد و اگه یه روزی بشر بتونه این احساسات رو به ماشین ها هم منتقل کنه دیگه کار انسانها تموم میشه و دیگه انسان نمیشه موجود خارق العاده ی طبیعت.

این اتفاقایی که بعضی وقتا برا ما میافته ..... این حس ها همیشه توی شعرا وجود داره و اونا دنیا رو ممکنه با ما متفاوت ببینن .... این شعر وصف این دنیا توی یه روز که یه همچین حسی به ((مهدی اخوان ثالث)) دست داده گفته شده و به نظر من یکی از شعرای خیلی خوبه اخوان ثالث هست.



در آن لحظه که من از پنجره بیرون نگا کردم
کلاغی روی بام خانه ی همسایه ی ما بود
و بر چیزی ، نمیدانم چه ، شاید تکه استخوانی
دمادم تق و تق منقار می زد باز
و نزدیکش کلاغی روی آنتن قار می زد باز.


نمی دانم چرا ، شاید برای آنکه این دنیا بخیل است

و تنها می خورد هر کس که دارد.


در آن لحظه از آن آنتن چه امواجی گذر می کرد!!

که در آن موجها شاید یکی نطقی در این معنی که شیریرن است غم
شیرین تر از شهد و شکر می کرد....


نمی دانم چرا ، شاید برای آنکه این دنیا عجیب است

شلوغ است
دروغ است و غریب است.


و در آن موجها شاید در آن لحظه جوانی هم

برای دوستداران صدای پیر مردی تار می زد باز
نمی دانم چرا ، شاید برای آنکه این دنیا پر است از ساز و از آواز
و بسیاری صداهایی که دارد تار وپودی گرم
و نرم
و بسیاری که بی شرم.


در آن لحظه گمان کردم یکی هم داشت خود را دار می زد باز

نمی دانم چرا شاید برای آنکه این دنیا کشنده ست
دد است
درنده است
بد است
زننده ست

و بیش از این همه اسباب خنده ست....


در آن لحظه یکی میوه فروش دوره گرد بد صدا هم

دمادم میوه ی پوسیده اش را جار می زد باز...
نمی دانم چرا ، شاید برای آنکه این دنیا بزرگ است
و دور است
و کور است.


در آن لحظه که می پژمرد و می رفت

و لختی عمر جاویدان هستی را
بغارت با شتابی اشنا می برد و می رفت.....
در آن پرشور لحظه
دل من با چه اصراری تو را خواست
و می دانم چرا خواست
و می دانم که پوچ هستی و این لحظه های پژمرنده
که نامش عمر و دنیاست
اگر باشی تو با من ، خوب و جاویدان و زیباست.




ولی به هر حال شاعر همینجور که از قسمت آخرش هم معلومه میگه که این فکرها عمرشو به غارت میبرن .... و به هر حال با اینکه این دنیا خیلی خنده داره ولی باید زندگی کرد.


شاگرد زیرک و استاد!!!


استاد دانشگاه با این سوال شاگردانش را به یک چالش ذهنی کشاند :

آیا خدا هر چیزی که وجود دارد را خلق کرد ؟

شاگردی با قاطعیت پاسخ داد:بله او خلق کرد

استاد پرسید: آیا خدا همه چیز را خلق کرد ؟

شاگرد پاسخ داد: بله، آقا

استاد گفت: اگر خدا همه چیز را خلق کرد، پس او شیطان را نیز خلق کرد. چون شیطان نیز وجود دارد و مطابق قانون که کردار ما نمایانگر صفات ماست ، خدا نیز شیطان است!

شاگرد آرام نشست و پاسخی نداد. استاد با رضایت از خودش خیال کرد بار دیگر توانست ثابت کند که عقیده به مذهب افسانه و خرافه ای بیش نیست.

شاگرد دیگری دستش را بلند کرد و گفت: استاد میتوانم از شما سوالی بپرسم؟

استاد پاسخ داد: البته

شاگرد ایستاد و پرسید: استاد، سرما وجود دارد؟

استاد پاسخ داد: این چه سوالی است البته که وجود دارد. آیا تا کنون حسش نکرده ای؟

شاگردان به سوال مرد جوان خندیدند.

مرد جوان گفت: در واقع آقا، سرما وجود ندارد. مطابق قانون فیزیک چیزی که ما از آن به سرما یاد می کنیم در حقیقت نبودن گرماست. هر موجود یا شی را میتوان مطالعه و آزمایش کرد وقتیکه انرژی داشته باشد یا آنرا انتقال دهد. و گرما چیزی است که باعث میشود بدن یا هر شی انرژی را انتقال دهد یا آنرا دارا باشد. صفر مطلق (460- F) نبود کامل گرماست. تمام مواد در این درجه بدون حیات و بازده میشوند. سرما وجود ندارد. این کلمه را بشر برای اینکه از نبودن گرما توصیفی داشته باشد خلق کرد. شاگرد ادامه داد: استاد تاریکی وجود دارد؟

استاد پاسخ داد: البته که وجود دارد

شاگرد گفت: دوباره اشتباه کردید آقا! تاریکی هم وجود ندارد. تاریکی در حقیقت نبودن نور است. نور چیزی است که میتوان آنرا مطالعه و آزمایش کرد. اما تاریکی را نمیتوان. در واقع با استفاده از قانون نیوتن میتوان نور را به رنگهای مختلف شکست و طول موج هر رنگ را جداگانه مطالعه کرد. اما شما نمی توانید تاریکی را اندازه بگیرید. یک پرتو بسیار کوچک نور دنیایی از تاریکی را می شکند و آنرا روشن می سازد. شما چطور می توانید تعیین کنید که یک فضای به خصوص چه میزان تاریکی دارد؟ تنها کاری که می کنید این است که میزان وجود نور را در آن فضا اندازه بگیرید. درست است؟ تاریکی واژه ای است که بشر برای توصیف زمانی که نور وجود ندارد بکار ببرد.

در آخر مرد جوان از استاد پرسید : آقا ، شیطان وجود دارد؟

زیاد مطمئن نبود. استاد پاسخ داد: البته همانطور که قبلا هم گفتم. ما او را هر روز می بینیم. او هر روز در مثال هایی از رفتارهای غیر انسانی بشر به همنوع خود دیده میشود. او در جنایتها و خشونت های بی شماری که در سراسر دنیا اتفاق می افتد وجود دارد. اینها نمایانگر هیچ چیزی به جز شیطان نیست.

و آن شاگرد پاسخ داد: شیطان وجود ندارد آقا. یا حداقل در نوع خود وجود ندارد. شیطان را به سادگی میتوان نبود خدا دانست. درست مثل تاریکی و سرما. کلمه ای که بشر خلق کرد تا توصیفی از نبود خدا داشته باشد. خدا شیطان را خلق نکرد. شیطان نتیجه آن چیزی است که وقتی بشر عشق به خدا را در قلب خودش حاضر نبیند. مثل سرما که وقتی اثری از گرما نیست خود به خود می آید و تاریکی که در نبود نور می آید.


نام مرد جوان یا آن شاگرد تیز هوش چیزی نبود جز ، آلبرت انیشتن !

فوتبالیست ...

پسر بچه ای عاشق فوتبال بود و در تمام تمرینات تیم دبیرستان به طور مرتب شرکت میکرد و همیشه سعی میکرد حتی در تمرینات هم بهترین بازیکن مدرسه شان باشد.ولی پسرک بسیار ریز اندام تر  از هم سن و سالانش بود و در تمام بازیها کنار زمین و روی نیمکت می نشست.

رابطه ای خاص بین او و پدرش بود و پدر در تمام مسابقاتی که پسرش به روی نیمکت نشسته بود می آمد و او را با شور و هیجان خاصی  تشویق میکرد و او را راهنمایی میکرد.

دوره ی دبیرستان پسر تمام شد و او در تمام چهار سال دبیرستان به رو ی نیمکت مینشست.او به دانشگاه رفت و با موافقت مربی در دانشگاه هم وارد تیم فوتبال شد.

او در تمام تمرینات حاضر بود و تمام تلاشش را در روز تمرینات انجام میداد اما

او در چهار سال دانشگاه هم علی رغم تلاش فراوان در تمرینات در تمام مسابقات به روی نیمکت مینشست.پدرش همچنان به مسابقات می آمد و او را تشویق میکرد. ولی در روز تمرین برای آخرین مسابقه فصلی دانشگاه  مربی به سرعت به طرف رختکن آمد و به پسر خبر فوت پدرش را داد.پسرک با بقضی خاص به مربی گفت: ((اشکالی نداره من امروز توی تمرین نباشم؟))

مربی گفت: ((نه..اصلا....میتونی شنبه هم برای مسابقه نیای)) و پسر با صورتی خیس راهی خانه شد.

در میان حیرت مربی و هم تیمیان پسر روز شنبه به آرامی وارد رختکن شد و ساک و وسایل خودش را به کناری انداخت و به مربی گفت: ((من ...میشه....من.... امروز بازی کنم)) مربی در خواستش را قبول کرد .

اما آن روز بدون بودن پسر و بازی فوق العاده او هیچ وقت امکان برنده شدنشان نبود.در آن بازی سه گل به ثمر رسید که 2گلش را او زده بود.بعد از اتمام بازی و جمع شدن همه در رختکن مربی به کنار پسر آمد تا از او تشکر کند.

پسر گفت :‌((میدانید؟....پدر من کور بود...او هیچ وقت بازی مرا نمیدید و من هم برایم مهم نبود که داخل بازی باشم که او نمیدید  ولی امروز تنها روزی بود که پدر من میتوانست بازی مرا ببیند و  حتما باید بازی میکردم و حتما باید خوب بازی میکردم.))

 

داستان بالا از یکی از بزرگترین فوتبالیستان تاریخ هست((به گفته ی نگارنده ی اصلی)) که خودش خاسته هیچ کس ندونه کیه!!!....که الان هم هیچکس نمیدونه.

مینیمال چیست؟

خیلی ها ممکنه.....

اول  سلام ؛

خیلی ها ممکنه این واژرو توی اینترنت و حتی توی کتابفروشی ها دیده باشن.

مینیمالیسم یک مکتب یا سبک هنریه که به اثری که ازز این مکتب پیروی کنه میگن اثر مینیمال.بر خلاف نظر معمول ((توی جامعه ی ما البته عرف شده)) مینیمال فقط مختص ادبیات و نوشته نیست .... هر هنری میتونه مینیمال باشه.

مینیمالیسم رو اگر بخایم در یک کلمه تعریف کنیم میشه ((ساده گرایی)) و  لی تعریف   دقیق تر میشه :

  مینیمالیسم (به انگلیسی: Minimalism) یک مکتب هنری است که اساس آثار و بیان خود را بر پایه سادگی بیان و روش‌های ساده و خالی از پیچیدگی معمول فلسفی و یا شبه فلسفی بنیان گذاشته‌است.


یه چند سالی هست که مینیمال اون هم فقط به صورت نوشته در کشور ما رایج شده و مسابقاتی هم که در تهران برگزار شد.

مینیمال در ادبیات به ادبیات داستانی بر میگرده و اون هم به این صورت که در حداکثر ۷-۸خط و ۲۰۰-۳۰۰ کلمه((البته آیه قرآن نیست)) نوشته میشه و طرفداران زیادی هم در ایران پیدا کرده توی این چند سال.

در کل ((کم حرفی)) اساس نویسندگی در سبک مینیمال هست و تمام هنر یک مینیمالیست به کار بردن کمترین کلمه و رسوندن بیشترین منظوره.

از مهم‌ترین نویسندگان این سبک میتوان به ((ریموند کارور)) اشاره کرد.

البته نویسندگان ایرانی زیادی هم هستن که شما یه سرچ کنین کلیشونو با داستاناشون میبینید.

اما در موسیقی هم این سبک اینطوریه که قطعه ی تاثیر گزار کوتاه رو چند بار تکرار میکنن ... این قطعه انقدر تاثیر گزاره که همه بلدنش.

موسیقی های مینیمال  مثل  ((پلنگ صورتی)) یا ((پت و مت)) میتونیم نام ببریم.

موسیقی ساده‌گرا در دهه‌های ۱۹۶۰ و۷۰ میلادی محبوب شد. آهنگسازان ساده‌گرا کار خود را در حالی آغاز کردند که آهنگسازان زیادی قطعاتی می‌ساختند که بسیار پیچیده بوده و درکش برای شنونده سخت بود.


چند نمونه داستان مینیمال :

عشق او رفته بود.از شدت نا امیدی خود را از پل " گلدن گیت" پرت کرد.
از قضا چند متر دورتر دختری به قصد خودکشی شیرجه زد.
دو تایی وسط آسمان همدیگر را دیدند.
چشم در چشم هم دوختند.
کیمیای وجودشان جرقه ای زد.
عشق واقعی بود.
فهمیدند.
سه پا با سطح آب فاصله داشتند.

جی بوستل

و چون قصه به اینجا رسید، شهرزاد به ملایمت تمام گفت: «ای ملک جوان بخت، اگر خوابت گرفته است، اجازه بده تا سرت را بر بالشتک صاف کنم، شاید هنوز عده ای از خوانندگان بیدار باشند و بخواهند بقیه قصه را بشنوند.»

مدیا کاشیگر
خیلی جذب طبیعت شده بود. و کتاب‌های زیادی درباره طبیعت‌پرستی خوانده بود و تحت تاثیر همین کتاب‌ها دلش می‌خواست با درخت، گل و پرنده یکی شود.
چشم‌هایش را بسته بود و با دست‌های باز دور خودش می‌چرخید و در رویای یکی شدن با کوه، جنگل و درخت سیر می‌کرد و همین‌طور که می‌چرخید به وسط خیابان رسید.
با آسفالت یکی شده بود!     ریموند کارور

نترسید. با اینکه برق چاقو به چشمش خورد، نترسید و از جایش تکان نخورد. چون به پیرمرد اعتماد داشت. پیرمرد به دست جلو رفت و چند لحظه بعد چاقو که با ولع تمام رگ‌هایی را برید.
شب که خواستگارها داشتند می‌رفتند چقدر از دست‌پخت عروس خانم تعریف می‌کردند و برادر کوچک عروس مرغش را می‌خواست.

کلاغ روی دست مترسک نشست و غار غار کرد.مترسک نفس راحتی کشید:بالاخره اومدی!