وبسایت دانشجویی مهندسی شیمی

سلام.... امیدواریم بهترین سایت دنیا رو بنویسیم www.iaushirazche.ir

وبسایت دانشجویی مهندسی شیمی

سلام.... امیدواریم بهترین سایت دنیا رو بنویسیم www.iaushirazche.ir

حتی خواب بدم نمی تونی ببینی


 

به خاطر همین فیلترینگ گسترده ، چون تو سایتای آپلود عکس هر عکسیو آپلود می کنن و سیستم فیلترینگ هم روی کلمات حساسه ، مرتباً این سایتا فیلتر می شن ، برای این که عکسایی که ما می ذاریم به شما نمایش داده بشن باید دوباره یا چند باره روی سایتای دیگه آپلودشون کنیم ، اگه میبینید عکسای یه پست چند روز درستن و بعد خراب میشن (مثل عکسای مطلب "استاتیک") مشکل از ما یا وبلاگمون نیست . 

بازم اگه مشکلی بود ، "از تو به یک اشاره" 

ممنون از همراهی و همکاری بی دریغ همتون

مراجعه با الاغ به دانشگاه

قابل توجه مسئولان دانشگاه


خبرنامه دانشجویان  ایران: هفته اخیر بلوتوثی از دانشجوی جوانی که با پوششی موجه، سوار بر الاغ خود قصد ورود به یکی از مراکز آموزشی غرب مازندران را داشت خبرساز شد.

به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»، این جوان دانشجوی دانشگاه آزاد چالوس پس از آنکه اتوموبیلش به علت فقدان پارکینگ در حوالی دانشگاه به سرقت رفت با پرداخت هشتصد هزار ریال یک راس الاغ را در یکی از شهرهای مرکزی استان خریداری کرد.
جوان مذکور در یکی از روزهای هفته گذشته در حالیکه الاغ را  به شکل خاصی آراسته بود قصد ورود به دانشگاه محل تحصیل خودش را داشت که مسئولین انتظامات دانشگاه با مشاهده این وضع. اطلاع ازقصد او مانع از ورودش به محوطه دانشگاه شدند

بر اساس این گزارش دانشجویان با دیدن جوان الاغ سوار با دوربین تلفن همراه به تهیه عکس و فیلم از این صحنه پرداختند و برای یکدیگر بلوتوث کردند که در اندک زمانی بلوتوث مورد اشاره به خارج از فضای دانشگاه در سطح شهرهای غرب مازندران راه پیدا کرد و ناگهان از سایتها و وبلاگهای داخلی و خارجی سر درآورد.

بنابراین گزارش، گمانه زنی ها در خصوص نیت و قصد واقعی این جوان الاغ سوار در میان دانشجویان دانشگاه محل تحصیل او و مردم شهرهای غرب استان همچنان ادامه دارد و به یکی از بحثهای داغ در محافل مختلف تبدیل شده است.


عکس این موضوع را در ادامه مطلب مشاهده کنید.

ادامه مطلب ...

فراوانی ۵۰ نام اول در سال ۸۸

خیلی بده هااااا

وقتی به دنیا او مدیم هیچ کسی ازمون نپرسید دوست داری اسمت چی باشه؟؟؟؟

البته شایدم یه جورایی صحیح باشه چون اسم یه آدم درسته مال خودشه ولی مال خودش نیست....یعنی در عین حالی که هست ولی نیست.....

منظورم اینه که این اسم خودتونو  خودتون به کار نمیبرین ((البته غیر از شرایط خاص....یعنی دو تا دوست هم نام))((و منهای شرایطی که دارین با خودتون حرف میزنین))

حالا این همه گفتم که اینو بگم

از اونجایی که اسم هرکسی رو مامان یا بابا یا توافقه خونوادشونه که مشخص میکنه و اصلا شاید وقتی براش اسم میذارن خودش هم هنوز به دنیا نیومده باشه به خاطر این موضوع نظر من اینه که هر اسمی که یه خونواده روی بچش میذاره میتونه یه دنیا نظر پشتش خابیده باشه...

مثلا به خاطر اینکه اسم بابای مامانه؛ امیر بوده و اسم بابای باباش هم رضا بوده دوتا خونواده تصمیم میگیرن که اسم بچشون امیررضا باشه.

یا چون که بابای باباش اسمش ((قیصر)) بوده میاد و به خاطر علاقه شدید به پدر و نشون دادن ارادت((حالا نمیدونم جه ربطی داره)) اسم پسرشو میذاره قیصر.....حالا دیگه کاری نداره که این اسم اصلا مناسب این دوره زمونه نیست و بچش هم کلی مسخره میکنن و ......

یا میتونه اعتقادات باشه

مثل اسم های پیامبر و امام و .....

یا میتونه ترس باشه...مثلا بگن نذر میکنیم که اگه سالم بود اسمشو میذاریم محمد....من نفهمیدم این کجاش نذره((مثل داداشه من))

یا مثلا این اعتقاد حتما نمیتونه مذهبی باشه مثل اونایی که هیچوقت اسم های عربی یا فرانسوی یا کلاً غربی واسه بچه هاشون نمیزارن و  فقط ایرونی میذارن...مثل مامان من که به این معتقده((البته اینجا میبینیم که ترس زورش بیشتره و مامانه من نتونسته از ترسش اسم داداشمو ایرونی بذاره))ولی من دیگه اسمم ایرونیه ایرونیه

به هر حال ما توی کشورمون به خاطر ترکیب فرهنگ های مختلف اسامی خیلی گوناگونی هم داریم...از همه جا حداقل یه دونه داریم.....جدول پایین هم از سایت ثبت احوال بیرون اومده....جالبه

البته من اسم اول پسرها رو نمیدونم چرا ابوالفضله ؛ چون به نظرم خیلی کم این اسمو میذارن ولی خوب ثبت احوال دروغ که نمیگه دیگه....البته شایدم بگه



فراوانی ۵۰ نام اول در سال۸۸


نام پسر
ردیف نام فراوانی ٪نسبت به کل
۱ ابوالفضل ۳۳۵۰۸ ۵٫۱۸
۲ امیرحسین ۲۹۷۸۰ ۴٫۶۰
۳ امیرمحمد ۲۳۲۵۴ ۳٫۵۹
۴ علی ۲۳۱۰۳ ۳٫۵۷
۵ مهدی ۲۱۸۱۴ ۳٫۳۷
۶ محمد ۲۰۸۵۶ ۳٫۲۲
۷ امیرعلی ۱۹۴۳۰ ۳٫۰۰
۸ حسین ۱۶۵۳۲ ۲٫۵۵
۹ محمدرضا ۱۳۷۸۹ ۲٫۱۳
۱۰ محمدمهدی ۱۳۵۹۸ ۲٫۱۰
۱۱ علیرضا ۱۳۲۵۰ ۲٫۰۵
۱۲ رضا ۱۱۸۴۶ ۱٫۸۳
۱۳ امیررضا ۱۱۷۷۸ ۱٫۸۲
۱۴ محمدامین ۱۰۶۰۸ ۱٫۶۴
۱۵ محمدحسین ۹۶۰۰ ۱٫۴۸
۱۶ امیرمهدی ۷۷۶۲ ۱٫۲۰
۱۷ محمدطاها ۶۶۱۸ ۱٫۰۲
۱۸ طاها ۶۵۳۹ ۱٫۰۱
۱۹ عرفان ۶۳۸۱ ۰٫۹۹
۲۰ محمدجواد ۶۲۰۱ ۰٫۹۶
۲۱ سینا ۶۱۳۶ ۰٫۹۵
۲۲ یاسین ۵۹۶۴ ۰٫۹۲
۲۳ پارسا ۵۸۴۸ ۰٫۹۰
۲۴ متین ۴۹۵۷ ۰٫۷۷
۲۵ سجاد ۴۹۳۰ ۰٫۷۶
۲۶ یوسف ۴۸۷۵ ۰٫۷۵
۲۷ علی رضا ۴۸۲۵ ۰٫۷۵
۲۸ علی اصغر ۴۷۷۱ ۰٫۷۴
۲۹ ایلیا ۴۷۶۱ ۰٫۷۴
۳۰ بنیامین ۴۴۷۷ ۰٫۶۹
۳۱ امیرعباس ۴۲۴۵ ۰٫۶۶
۳۲ ماهان ۴۲۳۸ ۰٫۶۵
۳۳ دانیال ۴۱۸۱ ۰٫۶۵
۳۴ مبین ۳۸۲۷ ۰٫۵۹
۳۵ نیما ۳۶۶۵ ۰٫۵۷
۳۶ عباس ۳۶۱۷ ۰٫۵۶
۳۷ احسان ۳۴۸۴ ۰٫۵۴
۳۸ حمیدرضا ۳۴۸۲ ۰٫۵۴
۳۹ امیر ۳۴۵۴ ۰٫۵۳
۴۰ عرشیا ۳۲۳۷ ۰٫۵۰
۴۱ آرمین ۳۲۱۷ ۰٫۵۰
۴۲ شایان ۲۹۰۱ ۰٫۴۵
۴۳ حسن ۲۹۰۰ ۰٫۴۵
۴۴ سبحان ۲۸۸۰ ۰٫۴۵
۴۵ هادی ۲۸۶۲ ۰٫۴۴
۴۶ امید ۲۷۷۶ ۰٫۴۳
۴۷ محسن ۲۷۴۹ ۰٫۴۲
۴۸ محمدعلی ۲۶۷۷ ۰٫۴۱
۴۹ آرش ۲۶۲۴ ۰٫۴۱
۵۰ مصطفی ۲۵۷۹ ۰٫۴۰
مجموع فراوانی
۴۲۳۳۸۶ ۶۵٫۴۳
تعـداد ولادت
۶۴۷۱۲۸






نام دختر
ردیف نام فراوانی ٪نسبت به کل
۱ فاطمه ۵۷۲۲۷ ۹٫۳۳
۲ زهرا ۳۸۰۳۱ ۶٫۲۰
۳ زینب ۱۵۶۳۰ ۲٫۵۵
۴ هستی ۱۵۳۲۵ ۲٫۵۰
۵ مبینا ۱۳۷۷۵ ۲٫۲۵
۶ ستایش ۱۲۴۱۶ ۲٫۰۲
۷ مریم ۱۲۲۹۹ ۲٫۰۱
۸ ریحانه ۱۰۷۱۳ ۱٫۷۵
۹ نرگس ۸۵۸۹ ۱٫۴۰
۱۰ محدثه ۸۴۰۸ ۱٫۳۷
۱۱ معصومه ۸۲۸۲ ۱٫۳۵
۱۲ کوثر ۷۹۱۷ ۱٫۲۹
۱۳ سارینا ۶۶۵۹ ۱٫۰۹
۱۴ مهسا ۶۶۲۹ ۱٫۰۸
۱۵ رقیه ۶۶۲۱ ۱٫۰۸
۱۶ مهدیه ۶۵۸۸ ۱٫۰۷
۱۷ نازنین زهرا ۶۳۸۹ ۱٫۰۴
۱۸ مائده ۶۲۱۳ ۱٫۰۱
۱۹ سارا ۵۹۵۴ ۰٫۹۷
۲۰ هانیه ۵۶۰۵ ۰٫۹۱
۲۱ فاطمه زهرا ۵۱۹۳ ۰٫۸۵
۲۲ ملیکا ۵۱۳۳ ۰٫۸۴
۲۳ عسل ۴۹۴۰ ۰٫۸۱
۲۴ حدیث ۴۸۹۴ ۰٫۸۰
۲۵ یگانه ۴۸۸۲ ۰٫۸۰
۲۶ غزل ۴۵۵۲ ۰٫۷۴
۲۷ نازنین ۴۲۷۴ ۰٫۷۰
۲۸ حنانه ۴۱۹۵ ۰٫۶۸
۲۹ اسما ۳۹۹۷ ۰٫۶۵
۳۰ پریا ۳۹۸۰ ۰٫۶۵
۳۱ آتنا ۳۸۲۱ ۰٫۶۲
۳۲ آیدا ۳۷۶۱ ۰٫۶۱
۳۳ فائزه ۳۵۱۸ ۰٫۵۷
۳۴ حدیثه ۳۵۰۶ ۰٫۵۷
۳۵ آیناز ۳۴۱۲ ۰٫۵۶
۳۶ ثنا ۳۳۳۶ ۰٫۵۴
۳۷ نگین ۳۱۳۷ ۰٫۵۱
۳۸ اسرا ۳۱۱۴ ۰٫۵۱
۳۹ سحر ۳۰۵۳ ۰٫۵۰
۴۰ هلیا ۲۹۶۰ ۰٫۴۸
۴۱ الهه ۲۹۳۱ ۰٫۴۸
۴۲ سوگند ۲۷۱۹ ۰٫۴۴
۴۳ نگار ۲۷۰۰ ۰٫۴۴
۴۴ دینا ۲۶۹۲ ۰٫۴۴
۴۵ یسنا ۲۵۰۲ ۰٫۴۱
۴۶ یاسمن ۲۴۸۶ ۰٫۴۱
۴۷ نرجس ۲۴۲۸ ۰٫۴۰
۴۸ فاطیما ۲۴۲۲ ۰٫۳۹
۴۹ کیمیا ۲۴۱۱ ۰٫۳۹
۵۰ مهدیس ۲۴۰۶ ۰٫۳۹
مجموع فراوانی
۳۶۴۶۲۵ ۵۹٫۴۷
تعـداد ولادت
۶۱۳۱۶۸

نحوه ی ساخت اردک معروف

 

اگه خوانا نیست روی عکس کلیک کنید تا تو یه صفحه ی دیگه باز شه بعد دوباره روش کلیک کنید تا در حالت بزرگ نمایی قرار بگیره

غافلگیر میشم اگه نظر بدید !!

خیلی زور داره ها !!

 

اگه کلیپه خوب اجرا نمیشه ، روش کلیک کنید

بگو بگو ، که چکارت کنم ، بگو

محسن نامجو.....


اولین آهنگی که خوند و بعد از اون به معروفیت رسید و همه شناختنش.

اگر این آهنگو نشنیدین ... الان که شعرشو بنویسم ، میدونم که نمیتونین دانلودش نکنی.

اینو هم بدونین که آهنگ این شعرو توی سربازی که نگهبان بوده((نصف شب)) گفته و شعرش هم مال کسیه که یه روزی خیلی دوسش داشته.....البته شاید الانم دوسش داشته باشه.((ما چمیدونیم))

اصلا شعر و فرم آهنگسازیش مثل نامجویی که الان میخونه نیست((نه اینکه الانی زشته)) ولی اگه الان از دوستدارانش نیستین...اینو امتحان کنید.


دانلود آهنگ بگو بگو((کلیک کنید))



متن شعر :


بگو بگو


بگو بگو ، که چکارت کنم ، بگو

که چه کارت کنم ، ز گریه جویم و دل را ....

بگو بگو ، که شکارت کنم ، بگو ...

که شکارت کنم به غمزه مویم و آه ...

 ببین ببین ، که فغانت کنم ، ببین ......

که فغانت کنم ، ز خنده چینم و لب را .......

ببین ببین که نشانت کنم ببین ...

که نشانت کنم ز فتنه کین‌م و ـآآآآآه

نماز شام غریبان چو گریه آغازم ......

به مویه‌های غریبانه قصه پردازم  .....

به یاد یار  و  دیار آن چنان بگریم زار .....

که از جهان ره و رسم سفر براندازم .....

من از دیار حبیبم نه از بلاد غریب ......

مهیمنا به رفیقان خود رسان بازم  .....

خدای را مددی ، ای رفیق ره تا من ،

به کوی میکده دیگر علم برافرازم  .....

بیا بیا ، که نگارت شوم ، بیا ...

که نگارت شوم ، به طرفه سایم و تن را .....

بیا بیا ، به زیارت شوم ، بیا ...

به زیارت شوم چو خسته‌ پایم و آه

همای اوج سعادت به دام ما افتد ....

اگر تو را گذری بر مقام ما افتد ......

حباب وار ، براندازم از نشاط ، کلاه .....

اگر ز روی تو عکسی به جام ما افتد ....

به ناامیدی از این در مرو بزن فالی .......

بود که قرعه‌ی دولت به نام ما افتد هههههههههههههه

شکن شکن ، که شیارت کنم ، شکن ...

که شیارت کنم ز شرح شاهد و شور آآآآآآآ

شکن شکن ، چه شرارت کنم ، شکن ...

چه شرارت کنم ، ز شمس شاهد و شوووووووور

بیا بیا ، که نگارت شوم ، بیا ...

که نگارت شوم ، به طرفه سایم و تن رااااااااااااااا ههههههه

بیا بیا ، به زیارت شوم ، بیا ...

به زیارت شوم ، چو خسته ‌پایم و آآآآآآآآآآآ

ببین ببین ، که فغانت کنم ، ببین ...

که فغانت کنم ز خنده چینم و لب راااااااااااااا

ببین ببین ، که نشانت کنم ، ببین ...

که نشانت کنم ز فتنه کین‌م و آآآآآآآآآآه

بیا و کشتی ما در شط شراب انداز

خروش و ولوله در جان شیخ و شاب انداز

به نیمه ‌شب اگرت آفتاب می‌باید

ز روی دختر گل‌چهره رز نقاب انداز ........

به ناامیدی از این در مرو بزن فالی .......

بود که قرعه‌ی دولت به نام ما افتد هههههههههههههه

استاتیک (عکس)

یعنی واقعاً استاتیک این قدر درس سختیه ؟ 

برای دیدن عکس ها به ادامه مطلب برید 

 

*عکس ها اصلاح شدند*

ادامه مطلب ...

فاصله قلب ها

استادى از شاگردانش پرسید: چرا ما وقتى عصبانى هستیم داد می‌زنیم؟ چرا مردم هنگامى که خشمگین هستند صدایشان را بلند می‌کنند و سر هم داد می‌کشند؟
شاگردان فکرى کردند و یکى از آن‌ها گفت: چون در آن لحظه، آرامش و خونسردیمان را از دست می‌دهیم.
استاد پرسید: این که آرامشمان را از دست می‌دهیم درست است امّا چرا با وجودى که طرف مقابل کنارمان قرار دارد داد می‌زنیم؟ آیا نمی‌توان با صداى ملایم صحبت کرد؟ چرا هنگامى که خشمگین هستیم داد می‌زنیم؟
شاگردان هر کدام جواب‌هایى دادند امّا پاسخ‌هاى هیچکدام استاد را راضى نکرد.
سرانجام او چنین توضیح داد: هنگامى که دو نفر از دست یکدیگر عصبانى هستند، قلب‌هایشان از یکدیگر فاصله می‌گیرد. آن‌ها براى این که فاصله را جبران کنند مجبورند که داد بزنند. هر چه میزان عصبانیت و خشم بیشتر باشد، این فاصله بیشتر است و آن‌ها باید صدایشان را بلندتر کنند.
سپس استاد پرسید: هنگامى که دو نفر عاشق همدیگر باشند چه اتفاقى می‌افتد؟ آن‌ها سر هم داد نمی‌زنند بلکه خیلى به آرامى با هم صحبت می‌کنند. چرا؟ چون قلب‌هایشان خیلى به هم نزدیک است. فاصله قلب‌هاشان بسیار کم است
استاد ادامه داد: هنگامى که عشقشان به یکدیگر بیشتر شد، چه اتفاقى می‌افتد؟ آن‌ها حتى حرف معمولى هم با هم نمی‌زنند و فقط در گوش هم نجوا می‌کنند و عشقشان باز هم به یکدیگر بیشتر می‌شود.
سرانجام، حتى از نجوا کردن هم بی‌نیاز می‌شوند و فقط به یکدیگر نگاه می‌کنند. این هنگامى است که دیگر هیچ فاصله‌اى بین قلب‌هاى آن‌ها باقى نمانده باشد.

باز آ

صبح گاهی که هوا ابری بود  

خواب بودم , رفتی 

من به دنبال تو تا دشت دویدم  

آسمان را دیدم , گفت او پنهان نیست , دست من سقف بلند دل اوست  

لحظه ای بعد گریست  

من به خورشید گفتم که به دنبال توأم  

و هنوز از پی تو می آیم  

به تو می اندیشم , به تو در زمزمه های باران , در لطف , صفا , همرنگی  

به تو می اندیشم , تو کجایی ؟ , برگرد  

باز آ ریشه ی غم را بر کن  

باز آ درد مرا درمان کن  

صبح گاهی که هوا ابری نیست  

چشم در راه تو دارم تا شب 

و تو می آیی و من اولین سرخی گل در چمنت خواهم شد  

این زمستان  

به تو می اندیشم . . .

خوراک روزمره انسانها

فرض کنید که:


شما مشاور و مدد کار اجتماعی هستید زن حامله ای میشناسید که هشت فرزند دارد

سه فرزند او ناشنوا

دو فرزند او کور

و یکی دیگر هم عقب افتاده ذهنیست

و این فرزند هم از نظر دکترها احتمال کر شدن یا عقب افتاده بودن را دارد

در ضمن خود این خانوم مبتلا به بیماری سفیلیس است.

از شما مشورت میکند که آیا سقط جنین کند یا خیر؟؟؟...

به ایشان چه پیشنهاد میکنید؟؟؟.....

خواهید گفت کورتاژ کند؟....یا نه؟؟؟با این وضع زندگی....به او چه میگویید؟؟؟؟

به ادامه مطلب برید......

ادامه مطلب ...

آدم فروش

دخترا از بچگی آدم فروشی رو یاد می گیرن
نیگا کن سوم راهنماییه ها 

ملا و شراب فروش

حکایت پائولو کوئیلو، از تناقض باورها در مسجد و میخانه و محکمه جالب است ، او حکایت غریبی از ایمان مرد 

 شراب فروش به تاثیر دعا و انکار ملای مسجد بر تاثیر دعا دارد ! می گوید :
سرمایه داری در نزدیکی مسجد قلعه فتح الله کابل رستورانی ساخت که در آن موسیقی  و رقص بود و برای مشتریان 

 مشروب هم سرو می شد .
ملای مسجد هر روز در پایان موعظه دعا می کرد تا خدا صاحب رستوران را به قهر و غضب خود گرفتار کند و 

 بلای آسمانی  بر این رستوران نازل !
یک ماه از فعالیت رستوران نگذشته بود که رعد و برق و توفان شدید شد و رستوران به خاکستر تبدیل گردید .
ملا روز بعد با غرور و افتخار نخست حمد خدا را به جا آورد و بعد خراب شدن آن خانه فساد را به مردم تبریک گفت 

 و اضافه کرد : اگر مومن از ته دل از خداوند چیزی بخواهد ، از درگاه خدا ناامید نمی شود .
اما خوشحالی مومنان و ملای مسجد دیری نپایید . 
صاحب رستوران به محکمه شکایت برد و از ملای مسجد خسارت خواست !
 ملا و مومنان چنین ادعایی را نپذیرفتند !
قاضی دو طرف را به محکمه خواست و بعد از این که سخنان دو جانب دعوا را شنید ، گلویی صاف کرد و گفت : 

 نمی دانم چه بگویم ؟! سخن هر دو را شنیدم :
 یک سو ملا و مومنانی هستند که به تاثیر دعا و ثنا ایمان ندارند !
 وسوی دیگر مرد شراب فروشی که به تاثیر دعا ایمان دارد …!

داستان تلخ

همیشه هر چیزی که نباید در بهترین حالتش باشه

و هر کاری که نباید در اوج شادی و خنده انجام بشه و نتیجه ی با حالی داشته باشه 

 

همیشه هر خوشی ای نتیجشم خوش نیست ، بیشتر مواظب کارامون باشیم ... 

 

برای خوندن داستان به ادامه مطلب برید

ادامه مطلب ...

۲۰ مهر ماه ، روز بزرگ داشت حافظ

 خواجه شمس الدین محمد شیرازی شاعر و حافظ قرآن، متخلص به حافظ و معروف به لسان الغیب از بزرگترین شاعران غزل سرای ایران و جهان به شمار می رود. حافظ را نمی توان از سنخ شاعران تک بعدی و تک ساحتی محسوب و تفکر شاعرانه اش را تنها به یک وجه خالص تفسیر و تاویل کرد. 

 او از بزرگترین شاعران نغزگوی ادبیات فارسی است. حافظ در اوایل قرن هشتم ه‍.ق- حدود سال 727- در شیراز دیده به جهان گشود. پدرش بهاءالدین، بازرگان و مادرش اهل کازرون بود. پس از مرگ پدر، شمس الدین کوچک نزد مادرش ماند و در سنین نوجوانی به شغل نانوایی پرداخت. در همین دوران به کسب علم و دانش علاقه مند شد و به درس و مدرسه پرداخت. بعد از تحصیل علوم، زندگی او تغییر کرد و در جرگه طالبان علم درآمد و مجالس درس علمای بزرگ شیراز را درس کرد.  

 

خدایی چقدر وقته یادی ازش نکردی ؟

چقدر خوبه تو این روز که ملقب به روز بزرگداشت حافظه ، ما هم به دیدارش بریم ! 

با با همشهریمون هست (اگرم از شهر دیگه واسه تحصیل به شیراز اومدین ، دیگه جزئه همشهریامون حساب می شین) ، تازه مردم شهرهای دیگه واسه دیدنش سرو دست میشکنن ، پس بیاید با جمع شدن تو آرامگاهش به همه ثابت کنیم هوای شاعر بزرگ شهرمونو داریم .


وعده ما فردا شب((((۲۰ مهر)))) ، آرامگاه زیبای حافظ (حافظیه)



لازم به توضیحه که مراسم از ۱۶ تا ۲۰ مهر هست ولی برای روزهای ۱۶ تا ۱۹  باید از ارشاد اجازه ورود بگیرید.....اما ۲۰ برای عموم آزاد هست.

وقتی 5 نفر دور هم جمع بشن ...!

توی کانادا : با هم مسابقه می دن . 

توی فرانسه : همه هم زمان شروع به حرف زدن می کنند . 

توی ایتالیا : در مورد مد عینک و لباس جدیدشون بحث می کنند . 

توی مصر : می رن یه جایی می شینن و قلیون می کشن . 

توی افغانستان : اگه پول نداشته باشن کار می کنن و اگه پول داشته باشن ، می خوابن . 

توی ژاپن : هیچ وقت 5 نفر دور هم جمع نمی شن ، چون همیشه حداقل 3 نفرشون کار دارن . 

توی آلمان :درباره ی سیاست های دولت حرف می زنن . 

توی پاکستان : یه باند قاچاق تشکیل می دن . 

توی عراق : برای حمله به سرباز های آمریکایی نقشه می کشن . 

توی هند : با همدیگه می رن سینما ! 

توی کوبا : هر وقت 5 نفر یا بیشتر یه جا جمع بشن ، از فیدل کاسترو تعریف می کنن . 

توی کره جنوبی : با هم یه شرکت راه می اندازن و یه کالای ژاپنی رو کپی می کنن . 

توی مکزیک : دو نفرشون دوِِِئل می کنن ، یه نفرشون ناظر دوئل میشه ؛ و دو نفر دیگه هم چرت می زنن . 

و توی ایران : ... ؟!!شما بگین .....  

 

 

 

چرا نظر نمی دین ؟؟!!!!